اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رود

نویسه گردانی: RWD
رود. (ص ) لوت . عریان . روت . لخت . (یادداشت مؤلف ) :
گر باغ بماند ساده بی گل
ور شاخ بماند رود بی بر
ملک ملک ارسلان جهان را
چون باغ بهشت کرد یکسر.

مسعودسعد.


|| مرغ و گوسفندی که پر و موی او را تمام کنده باشند و بروغن بریان کرده باشند. (برهان قاطع). مرغ که بآب گرم پر و موی از او دور کنند. (آنندراج ). مرغ یا گوسپند کشته که پر وموی آنها را کنده باشند. (ناظم الاطباء). امروز اروت = آرید= آورود گویند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به اروت شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
بی زاد و رود. [ دُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) بدون نسل . بدون فرزند. بدون عقب .
سیف الدین رود. [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) دهی است جزء بخش سراسکند شهرستان تبریز. دارای 559 تن سکنه . آب آن از چشمه و رود تأمین می شود. محصول ...
رود زرد ماشین . [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ هفتگل از شهرستان اهواز واقع در20هزارگزی جنوب شرقی هفتگل و در کنار راه هفتگل به باغ ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
میان رود محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میانده بخش رضوانشهر شهرستان طوالش ، واقع در 3هزارگزی خاوررضوانده . با 282 تن سکنه ....
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
زیارت خاصه رود. [ رَ ص ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان استرآبادرستاق است که در بخش مرکزی شهرستان گرگان واقع است و 1030 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...
بازار کرگان رود. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان گرگانرود بخش مرکزی شهرستان طوالش که در 3 هزارگزی جنوب خاوری هشت پر در جلگه قرار دارد. ه...
خرابه ٔ میان رود. [ خ َ ب ِ ی ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان هزارپی بخش مرکزی شهرستان آمل که دارای 20 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیای...
دهی در جنوب غربی بخش مرکزی شهرستان کوهدشت لرستان دارای جمعیتی بالغ بر سیصد نفر . امرار معاش اهالی این روستا از طریق دامداری - کشاورزی (گندم - جو - ذرت...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
علی محمد عالیقدر
۱۳۹۰/۰۱/۱۵ Iran
0
0

در کتاب حدودالعالم، رود به معنی مس آمده است: سردن شهری است اندر میان دو رود نهاده؛ جایی آبادان و خرم؛ اندر کوه وی معدن رود است. (ص 136) اینک توصیف این شهر از معجم البلدان: ولایتی است بین فارس و خوزستان از اعمال فارس، در آن جا معدن مس پیدا می شود که به شهرها و ولایات دیگر برده می شود.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.