اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روذ

نویسه گردانی: RWḎ
روذ. [ رَ ] (ع مص ) آمدن و رفتن . (از اقرب الموارد). و رجوع به روذة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
روز سال نو (به انگلیسی: New Year's Day) یک جشن سالانه است که مصادف است با تاریخ ۱ ژانویه، اولین روز سال در تقویم میلادی. از رسوم روز سال نو می‌توان به...
روز اول فروردین
روز پنجاهم . [ زِ پ َ هَُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عید پنجاهم . همان عید هفته های یهودیان است که مصادف با روز دوم فصح بود. این عید در ابتدا...
روز خداوند. [ زِ خ ُ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سبت مسیحیان است و از این رو بدین نام خوانده شد که تمیزی میان آن و یوم الشمس بت پرستان ...
روز بازپرس . [ زِ پ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز قیامت .
روز فروشدن . [ ف ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ٔ مردم گناباد (خراسان ) غروب فرارسیدن . غروب شدن . || کنایه از بسر آمدن عمر. (آنندراج ).
روز رستخیز. [ زِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز قیامت . (ناظم الاطباء). رجوع به روز رستاخیز و رستاخیز شود : حربه را چون بحرب تیز کندروز را ر...
روز عاشورا. [ زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز دهم ماه محرم . رجوع به عاشورا و حسین بن علی شود.
روز عذرآوری . [ زِ ع ُ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز قیامت . (از فرهنگ اسکندرنامه از آنندراج ).
روز وانفسا. [ زِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روزی که هرکس بفکر خویشتن است . (از فرهنگ عوام ). رجوع به امثال روز شود. || کنایه از روز قیام...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۱۷ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.