اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ری

نویسه گردانی: RY
ری . [ رَ ] (اِخ ) اسم پادشاه زاده ای بود. (فرهنگ جهانگیری ). نام پادشاه زاده ای بود. گویند او را برادری بود رازنام هردو به اتفاق شهری بنا کردند و در تسمیه ٔ آن نزاع داشتند چه هریک می خواستند به نام خود کنندبزرگان آن زمان برای دفع نزاع شهر را به نام ری و مردم آن را به نام راز (رازی ) خواندند. (از برهان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
شهرستان ری یکی از شهرستان‌های استان تهران در ایران است. مرکز این شهرستان شهر ری است که واقع در منطقه ۲۰ از شهرداری تهران است. در سرشماری سال ۲۰۰۶، جمع...
صاحب ری . [ح ِ ب ِ رَ ] (اِخ ) لقب صاحب بن عباد است : گفتند مردمان که نیابند مردمان در هیچ فضل صاحب ری را نظیر و یار.فرخی .صاحب ری از حشم ...
قاضی ری . [ ی ِ رَ ] (اِخ ) سلمةبن فضل ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به ابرش . از مردم ری است . وی اخبار غزوات و مغازی را دو مرتبه ازابن اسحا...
چشمه علی ری . [ چ َم َ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است در شمال شهر قدیم ری که آبش از زیر سنگ صلب خارایی خارج ...
تعمیرگاه تلفن همراه در شهرری
ری را به معنی زن می باشد . مطابق یک افسانه قدیمی در شمال بانویی است که باعث زیبایی جنگلهای مازندران می شود. نوعی باران در شمال است. نام قدیمی...
کاه ری . [ رِ ] (اِخ ) دهی است که آن را کانرود نیز گویند. رجوع به کانرود شود.
راه ری . [ رَ] (اِخ ) دهی از بخش دهدز شهرستان اهواز، واقع در 17هزارگزی جنوب خاوری دهدز در کنار راه مالرو پیربه به سرتول . دهی است کوهستانی ...
راه ری . [ رَ ] (اِخ ) نام محله ای به قزوین واقع در جنوب شرقی آن شهر.
پیه ری . [ پی ِ ] (اِخ ) ۞ (سلوکیه ٔ...) پیِری . نام شهر بزرگی از سلوکیدا یعنی قسمت جنوب شرقی کیلیکیه و جنوب کماژن و سوریه ٔ علیا به عهد س...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.