زبان
نویسه گردانی:
ZBAN
زبان . [ زَب ْ با ] (اِخ ) از نصر است که نام موضعی است در حجاز. (معجم البلدان ).
واژه های همانند
۳۴۷ مورد، زمان جستجو: ۲.۲۱ ثانیه
زبان زد شدن . [ زَ زَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مشهور شدن . (فرهنگ نظام ). بر سر زبانها افتادن . چون مثل سائر شدن . رجوع به زبان شود.
زبان گزشدن . [ زَ گ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تند و تیز شدن . حَزر؛ زبان گز شدن شیر. (منتهی الارب ) : همچو زنبور شد زبان گز و بازدر گوارش لعاب زنبور ...
زبان گم شده . [ زَ گ ُ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گنگ شده . بی زبان شده . خاموش گشته : آری منم آن نای زبان گم شده که اسرارالا ز ره چشم بمحر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
زبان کرهای (به کرهای: 한국어/조선말) زبان رسمی دو کشور کره شمالی و کره جنوبی است. کرهای همچنین یکی از دو زبان رسمی در منطقه خودمختار کرهای یانبیَن در کش...
زبان بُلغاری (به بلغاری: Български език، تلفظ: بَلگارسکی اِزیک) یک زبان هند و اروپایی و هموند شاخه جنوبی زبانهای اسلاوی میباشد. بلغاری دارای ویژگیه...
زبان یونانی (Ελληνικά, IPA: [eliniˈka] — "Hellenic") تاریخ مستند ۳۵۰۰ ساله دارد که از تک تک زبان یگانه خانواده زبانهای هندواروپایی کُهَنتر است.
ز...
زبان مقدونی (به مقدونی: македонски јазик مکدنسکی یازیک) زبان رسمی جمهوری مقدونیه است. مقدونی در گروه زبانهای اسلاوی (شاخهٔ جنوبی) جای میگیرد. جمعیت ...
زبان بُلغاری (به بلغاری: Български език، تلفظ: بَلگارسکی اِزیک) یک زبان هند و اروپایی و هموند شاخه جنوبی زبانهای اسلاوی میباشد. بلغاری دارای ویژگیه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.