زلال
نویسه گردانی:
ZLAL
زلال . [ زُ ] (ع اِ) حیوان خرداندام سفیدی است که هر گاه بمیرد آن را در آب گذارند و آب را سرد کند. (از ذیل اقرب الموارد) : فهیئوا الی الزلال لارکب غداً فمر فی دجلة. (تاریخ طبری ص 1323 ج 3).
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه
زلال . [ زُ ] (اِ) کرمی را گویند که در میان برف بهم رسد و آن پرده ای است پر از آب صاف و آن آب را زلال خوانند و آن کرم را اندک حیاتی و...
زلال . [ زُ ] (ع ص ) ماء زلال ؛ آب شیرین و خوشگوار. (منتهی الارب ). آب شیرین خوشگوار زود فروشونده به حلق . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ...
زلال . [ زِ / زُ ] (ع ص ) هر مایع صاف بی دُرد و روشن و صاف از هر مایعی ... (ناظم الاطباء) : دُر در صدف اگر ز لطافت کند سخن برگ گل است جلوه ک...
زلال . ( زُ ) (ع اِ ) : شعری است با طول وزن پلّه ای که بطور مساوی از کم شروع شده و در کم نیز به اتمام می رسد . این نوع شعر دارای 5 الی 11 سطر می باشد ...
« زلال » نام قالب و سبک شعر می باشد .
توضیحات کامل سبک زلال ( بر گرفته از مقالات دادا بیلوردی ):
***
تاریخ پیدایش و تعریف و قوانین قالب شعر...
« شهر زلال » لقبی است که افتخاراً به شهر تبریز داده شده است .
علتش هم این است که چون « سبک شعر زلال » برای اولین بار بتوسط یک جوان تبریزی ( دادا ) ا...
سبک شعر زلال با ایجاد انقلاب و تنوّع در موسیقی شعر ، دارای قالب های عروضی می باشد که شاعران زلالسرا با استفاده از آن قالب ها و اوزان ، هنر خود را به ن...
سَبک زُلال / زلال . ( زُ ) (ع اِ ) : روشی ابداعی در شعر نویسی به توسط خالق شعر زلال ، دادا ابوالفضل عظیمی بیلوردی می باشد .
اینک به توضیح مفصل این ...
آب زلال . [ ب ِ زُ ] (اِخ ) آب زرد. نام یکی از دو آبراهه ٔ رود جراحی .
زلال . ( زُ ) (ع اِ ) : شعری است با طول وزن پلّه ای که بطور مساوی از کم شروع شده و در کم نیز به اتمام می رسد . این نوع شعر دارای 5 الی 11 سطر می باشد...