اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ساعت

نویسه گردانی: SAʽT
ساعت . [ ع َ ] (ع اِ) ۞ (گل ...) گلی است از تیره ٔ گل آویز ۞ و علت تسمیه ٔ آن این است که پرچمهای آن شبیه عقربک ساعت است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ساعت . [ ع َ ] (ع اِ) ساعة. نزد فقها عبارت است از جزئی از زمان . (کشاف اصطلاحات الفنون ). پاره ای از روز و شب . مدتی نامعلوم . وقت و زمان نا...
ساعت . [ ع َ ] (ع اِ) آلتی که بدان تعیین وقت و هنگام کنند. (ناظم الاطباء). آلتی که بدان وقت را بحسب ساعات شناسند. و این لغت مولده است...
زَماسنج - گاس - دستگاهی برای سنجشِ زَمان - تَکی(واحدی) برای سنجشِ زَمان - زَماسنج و گاس واژه هایی پارسی هستند. یک ساعت = یک گاس. هر شصت تیک(ثانیه) برا...
گَه (پارسی نو)برای هر شصت دَقَه(دقیقه) مَیدیو /مَیدو (پارسی نو) تسو ،زمان ،گاه ،آوام. همچنین واژه گاهنما به جای ساعت پیشنهاد شده است.
ساعت ساعت . [ ع َ ع َ ] (ق مرکب ) ساعت بساعت . ساعت تا ساعت . دمبدم . لحظه بلحظه : بدان باید نگریست که ساعت ساعت خللی افتد. (تاریخ بیهقی ...
ساعت بساعت . [ ع َ ب ِ ع َ ] (ق مرکب ) ساعتی بعد ازساعتی . ساعت تا ساعت . || دم بدم . (استینگاس ). لحظه بلحظه . هردم . هرلحظه . پیوسته : مطرب...
ساعت تا ساعت . [ ع َ ع َ ] (ق مرکب ) از ساعتی بساعتی . از این ساعت به آن ساعت . ساعت به ساعت . ساعت ساعت : ششم آنکه از خداوند سبحانه و ...
یک ساعت . [ ی َ / ی ِ ع َ ] (ق مرکب ) یک ساعته . به درازی یک ساعت . به مدت یک ساعت . (ناظم الاطباء). زمان اندک : تو یک ساعت چو افریدون به م...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گل ساعت . [ گ ُ ل ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) ۞ از تیره ٔ نزدیک به گل آویز است و قسمت قابل مصرف آن قسمت هوایی گیاه است ، موارد استعما...
« قبلی صفحه ۱ از ۷ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
محمد علی پدرام
۱۳۹۵/۱۱/۰۴
0
0

تبادرود فراوان اگر خواسته باشیم به معنی واژه ساعت از ریشه پی برده باشیم پیش از زبان عربی باید به ریشه واصل شکل آن در فارسی پی برد ، زیرا بر گرفته ازواژه ی (سایه) در فارسی است . در گذشته یک پاره چوب را در زمین قرار می دادند ودور آن را دایره ای شاید دوازده
قسمتی می کشیدند وبا گردش خورشید سایه در هریک از 12 بخش آن قرار می گرفت همان شماره ساعت آن لحظه حساب میشد . ولی این اندازه گیری در روز دقت داشت وهنگامی که خورشید در غروب پایین می رفت دیگر ساعت از کار می افتاد واوقات بیش از نور وپس از نور را زیر سرون ( زیرسایه
ران ) می رگفتند که اکنون در گویش کردی ولری موجود است . در زبان لری که خود بازمانده ازپهلوی است به ساعت (سات) می گویند وسا در زبان لری به معنی سایه است .


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.