اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سلیمان

نویسه گردانی: SLYMAN
سلیمان . [ س ُ ل َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد، مکنی به ابوموسی حامض بغدادی از علمای لغت و شعر بوده است . دارای اخلاقی تند و خشن بود و بعضی او را حامض خوانده اند. اوراست : خلق الانسان ، السبق النضال ، النبات ، الوحوش .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۴۶ ثانیه
نگین سلیمان. [ ن ِ سُ] (اِخ). نگین یا مُهر ِ سلیمان. انگشتری سلیمان. در ادب فارسی گاه منظور از نگین مُهر و خاتَم پیامبری به ویژه خاتم سلیمان نبی است: ...
سلیمان حییم از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد سلیمان حییم سلیمان حییم סולימאן חיים Soleiman haiim.jpg زادهٔ ۱۲۶۶ تهران، ایران درگذشت ۲۵ بهمن ۱۳۴۸ (۸۲ سال) ...
شاه سلیمان . [ س ُ ل َ ] (اِخ )یکی از متنفذان خراسان بنام سیدمحمد که خود را خواهرزاده ٔ شاه سلطان حسین صفوی میدانست در حدود سال 1162 هَ . ...
شاه سلیمان . [ س ُ ل َ ] (اِخ ) (چشمه ٔ...) واقع در بلوک کوه مره از قریه ٔ دشت ارجن . (فارسنامه ٔ ناصری ص 320).
سلیمان روز. [ س ُ ل َ / ل ِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب . (فرهنگ رشیدی ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 13).
فقیه سلیمان . [ ف َ س ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سردشت شهرستان مهاباد، دارای 162 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ سردشت و محصول عمده اش غله ...
فقیه سلیمان . [ ف َ س ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، دارای 170 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ گاورود و محصول عمده اش غله...
سلیمان آباد. [ س ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوی آغاج بخش شاهین دژ شهرستان مراغه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، بادام ، کرچک و حبو...
سلیمان آباد. [ س ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، صیفی ، بنشن ، پنبه ، چغندرقند و شغل اه...
سلیمان اول . [ س ُ ل َ ن ِ اَوْوَ ] (اِخ ) از سلاطین عثمانی . رجوع به سلیمان شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۱ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.