گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاه نویسه گردانی: ŠAH شاه . (ع ص ) رجل شاه ُ البصر؛ به معنی رجل شائه البصر است ، یعنی مرد تیز بینایی . (از منتهی الارب ). ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه واژه معنی شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان بیزکی شهرستان مشهد. دارای 349 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، چغندر و سیب زمینی و شغل اهالی زراع... شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. دارای 111 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است... شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان . دارای 63 تن سکنه . آب آن از زاینده رود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت ... شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد. دارای 633 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . (... شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) در هشت فرسخی شمال باختری شوشتر سر راه دزفول ، خرابه هایی که امروز شاه آباد می نامند دیده می شود و این موقع شهر جندیشاپور یا ج... شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) نام دهی است واقع در پنج فرسخ و نیم میانه ٔشمال و مغرب قاضیان . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 244). شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) نام محلی است در کنار جاده ٔ تهران و قزوین واقع در 18760 گزی تهران میان مهرآباد و اسماعیل آباد. (یادداشت مؤلف ). شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) نام محلی کنار راه نیشابور و مشهد و میان نیشابور و عباس آباد واقع در 807300گزی تهران . (یادداشت مؤلف ). || نام قصبه ای است ... شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان افزر بخش قیروکازرین شهرستان فیروزآباد.دارای 52 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات ،برنج ، خرما است .... شاه آباد شاه آباد. (اِخ ) قریه ای است در 24هزارگزی تهران میان مهرآباد و کرج . کنار خط تهران به تبریز و آنجا ایستگاه ترن است . (یادداشت مؤلف ). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ صفحه ۲۲ از ۷۱ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود