گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۱ ثانیه واژه معنی جریحه دار شدن جریحه دار شدن . [ ج َ ح َ / ح ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، زخمی شدن . مجروح شدن ، چنانکه گویند: دل از شنیدن فلان حادثه جریحه دار میشو... چراغ کور شدن چراغ کور شدن . [ چ َ / چ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از مردن شخصی که از او هیچکس نماند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کوراجاق شدن . اجاق کور شدن... چراغ گل شدن چراغ گل شدن . [ چ َ / چ ِ گ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) لازم چراغ گل کردن . (آنندراج ). خاموش شدن چراغ . نشستن چراغ . چراغ مردن . چراغ مست شدن چراغ مست شدن . [ چ َ / چ ِ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رسم است بلبل بازان را که شامگاه بلبل را در برابر چراغان بر روی دست دارند تا از روشنی چرا... چشم انداز شدن چشم انداز شدن . [ چ َ / چ ِاَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تغافل کردن و غافل بودن از چیزی . || از بالا نظر کردن . (ناظم الاطباء). چشم گرم شدن چشم گرم شدن . [ چ َ / چ ِ گ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چشم گرم ساختن و چشم گرم کردن . (از آنندراج ). دیده گرم شدن . (آنندراج ). خواب رفتن اندک ... چهار گوش شدن چهار گوش شدن . [ چ َ / چ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) همه ٔ قوه ٔ شنوائی خود بکار بردن برای بهتر شنیدن سخن یا آوائی . گوش تیز کردن . به سخن یا آوای... خاک مالی شدن خاک مالی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بخاک آلوده شدن . مالیده به خاک شدن . مطاوعه ٔ خاک مالی کردن . خاک نشین شدن خاک نشین شدن . [ ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بدبخت شدن . ناچیز و فقیر شدن . خانه یکی شدن خانه یکی شدن . [ ن َ / ن ِ ی َ / ی ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در یک خانه باهم زیستن . هم منزل شدن . || دوست یکدل شدن . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۱۷ ۱۱۸ ۱۱۹ ۱۲۰ ۱۲۱ صفحه ۱۲۲ از ۱۳۵ ۱۲۳ ۱۲۴ ۱۲۵ ۱۲۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود