اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شدن

نویسه گردانی: ŠDN
شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) :
ز عدل و ز انصاف تو در جهان
نیندیشد از شیر شرزه شدن .

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۱ ثانیه
چهاربرگه شدن . [ چ َ / چ ِ ب َ گ َ / گ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دارای چهاربرگ شدن .چون علاوه بر دو لپه ٔ ستبر دانه ، دو برگ دیگر از میان آن دو ل...
تیمارگین شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تیمارگن شدن . عنایت داشتن .اهتمام کردن . عنایت : تیمارگین شدن به کاری ؛ اهتمام کردن در کار او. (از یادد...
اندوهگین شدن . [ اَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) غمگین شدن . غمناک گشتن . (فرهنگ فارسی معین ). حزن . (دهار) (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ). ابتئاس...
افژولیده شدن . [ اَ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تذمر. تذمیر. (از تاج المصادر بیهقی ). اهتشاش . (منتهی الارب ). پریشان شدن . برانگیخته شدن . و رج...
مادرزادی شدن . [ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بر حالتی شدن که بر وقت ولادت بوده است . (آنندراج ). بازگشتن به حالت و کیفیتی که درحین تولد داشته...
ناشادکام شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) افسرده شدن . غمگین شدن . رنجیدن : خردمند پیری و برزین به نام دل او شد از شاه ناشادکام .فردوسی .
ناخواهان شدن . [ خوا / خا ش ُ دَ ] (مص مرکب ) زهد. (دهار). زهادت . (مجمل ).
گریبانگیر شدن . [ گ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مبتلا گردیدن به کسی یا چیزی . دچار شدن . دامن گیر شدن .
کبودجامه شدن . [ ک َ م َ / م ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) جامه ٔ به رنگ کبود پوشیدن . || مجازاً، سوکوار شدن . عزادار شدن : گیتی سیاه خانه شداز ظلمت...
وابخشیده شدن . [ ب َ دَ /دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) توزع . (تاج المصادر بیهقی ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.