گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه واژه معنی ستنبه شدن ستنبه شدن . [ س ِ تَم ْ ب َ/ ب ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) متمرد شدن . (دستوراللغة). مرادة. (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). تمرد. (زوزنی ). ستوده شدن ستوده شدن . [س ُ / س ِ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) توصیف گردیدن . زورآور شدن زورآور شدن . [ وَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فشار آوردن آب ، درد و جز آن : آب زورآور شد و در سد رخنه کرد یا سد را شکست . (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا)... زیادت شدن زیادت شدن . [ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) افزون شدن . طولانی شدن . دراز شدن : اگر به زهد زیادت شدی کسی را عمرکرا بدی به جمال و کمال دهر نظر. نا... زجرکش شدن زجرکش شدن . [ زَ ک ُ ش ُ دَ ](مص مرکب ) با شکنجه کشته شدن . با آزار فراوان بقتل رسیدن . رجوع به زجر، زجرکش کردن و زجر کشیدن . شود. رعایت شدن رعایت شدن . [ رِ ی َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مراعات گشتن . ملاحظه شدن . حفظ شدن . رعایت گردیدن . (یادداشت مؤلف ). رفوزه شدن رفوزه شدن . [ رُ زِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رد شدن . (در امتحان ). پذیرفته نشدن . مقابل قبول شدن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به رفوزه و رفوزه ک... روباه شدن روباه شدن . [ ش ُ دَ] (مص مرکب ) کنایه از ضعیف و ناتوان گشتن . قدرت و شجاعت را از دست دادن . خائف و مرعوب شدن : شیر در بادیه ٔ عشق تو روبا... رنگین شدن رنگین شدن . [ رَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رنگی شدن . ملون شدن . بارنگ شدن . انصباغ . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به رنگین و رنگین کردن شود. روزگار شدن روزگار شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) وقت گذشتن . صرف شدن عمر : سه روز اندرین کار شد روزگارکه جویند از ایران یکی شهریار. فردوسی .سه روز اندرآن ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۷۸ ۷۹ ۸۰ ۸۱ ۸۲ صفحه ۸۳ از ۱۳۵ ۸۴ ۸۵ ۸۶ ۸۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود