۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
خسیس شدن . [ خ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پست شدن . حقیر شدن . فرومایه شدن . ناکس شدن . اِدانَة. (یادداشت بخط مؤلف ).
خزان شدن . [ خ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب )وقت خزان آمدن . || زرد شدن رنگ برگها. || پژمرده شدن . || ریختن برگها.
خشنود شدن . [ خ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) راضی شدن . رضوان . (یادداشت بخط مؤلف ). تَرَضّی . (از زوزنی ): تراضی ؛ از یکدیگر خشنود شدن . (زوزنی ). || ...
خشکه شدن . [ خ ُ ک َ / ک ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خشن و خشک شدن پوست بر اندام بر اثر سرما یا جز آن . (یادداشت بخط مؤلف ).
خلوت شدن . [ خ َل ْ وَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خالی شدن . || از انبوهی افتادن .کم رفت و آمد شدن . چون : خیابان خلوت شد؛ یعنی از مردم زیاد خالی...
خلاص شدن . [ خ ِ / خ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رهایی پیدا کردن . رستگاری پیدا کردن . نجات یافتن . رهایی یافتن . رستن . رهیدن . جستن از. (یادداشت ب...
درهم شدن . [ دَ هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مخلوط شدن . آمیخته گشتن . شوریده و مختلط گشتن .(ناظم الاطباء). آمیخته شدن . یکی در دیگری جای گرفتن .به...
درنگ شدن . [ دِ رَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تأخیر و توقف شدن . || زمان گرفتن . طول کشیدن . وقت صرف شدن . اًبطاء. (المصادر زوزنی ) : بشد گیو با آن...
درست شدن . [ دُ رُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) آماده شدن . مهیا شدن . ساخته شدن .- امثال : با این چیزها قبر آقا درست نمی شود . (امثال و حکم ).|| صح...
درشت شدن . [ دُ رُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) زبر شدن . خشن شدن . مقابل نرم و لطیف شدن ، چون : درشت شدن دست از کار. (یادداشت مرحوم دهخدا) : وَاندر...