اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شعة

نویسه گردانی: Šʽ
شعة. [ ش َ ع َ ] (ع مص ) درآمیختن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
شاه وردیلو. [ هَْ وِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان . دارای 59 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات اس...
شاه وزوزک . [ وِ وِ زَ ] (اِ مرکب ) عهد شاه وزوزک ، دوره ٔ شاه وزوزک ؛ زمانی سخت دور در گذشته . (یادداشت مؤلف ). کنایه از دوران بسیار قدیم و ...
شاه موشان . [ هَِ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تشبیهی مبتذل آن را که با جثه ٔ کوچک ، جمع و فراهم نشسته است و این در تداول عامه مثل است : مثل...
شاه میران . (اِخ ) دهی از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. دارای 69 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغر...
شاه مثلثی . [ هَِ م ُ ث َل ْ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یعنی آفتاب . (شرفنامه ٔ منیری ) (از برهان قاطع) : تخت تو در مربعی عرشی و کعبه ای کن...
شاه مردان . [ هَِ م َ ] (اِخ ) لقبی است که شیعیان فارسی زبان علی علیه السلام را دهند : تاعاقبت الامر بجائی رسید که بعد از رحلت حضرت رسو...
شاه مردان . [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان لادیز بخش میرجاوه ٔ شهرستان زاهدان . دارای 200 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، پنبه و ل...
شاه منصور. [ م َ ] (اِخ ) پسر دوم شاه شرف الدین مظفربن امیر مبارزالدین محمد از آل مظفر است . شاه منصوردر سال 790 هَ . ق . به شیراز آمد و بسهو...
شاه محمود. [ م َ ] (اِخ ) پسر امیر مبارزالدین محمد و برادر شاه شجاع ازآل مظفر. وی در سال 764 هَ . ق . که از طرف برادر خودشاه شجاع حکومت ابر...
شاه محمود. [ م َ ] (اِخ ) پسر مولانا ابوبکر تهرانی است و او چون پدر لطیف و ظریف بود و صحبت پرلطیفه داشت . در جوانی دارای فضایل و کمالات بو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.