شیر
نویسه گردانی:
ŠYR
شیر. (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا از بخش درمیان شهرستان بیرجند. سکنه ٔ آن 204 تن . آب از قنات . صنایع دستی آنجا کرباس بافی . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
واژه های همانند
۹۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
شیر ایرانی (نام علمی: Panthera leo persica) یا شیر پارسی یا شیر آسیایی، زیر گونهای از شیرها میباشد که هم اکنون تنها در هند یافت میشود جاییکه شیر هن...
شیر ایرانی (نام علمی: Panthera leo persica) یا شیر پارسی یا شیر آسیایی، زیر گونهای از شیرها میباشد که هم اکنون تنها در هند یافت میشود جاییکه شیر هن...
نهر علی شیر. [ ن َ رِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قصبه ٔ معمره ٔ بخش قصبه ٔ معمره ٔ شهرستان آبادان ، در 2 هزارگزی مشرق نهر قصر و 26 هزارگزی ...
شیر و خورشید. [ رُ خوَرْ / خُرْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نشان سابق دولت ایران . علامت ایران در قبل از انقلاب اسلامی . شکلی مرکب از شیری که...
شیر خورانیدن . [ خوَ / خ ُ دَ ] (مص مرکب ) شیر دادن به بچه و ارضاع کردن . (ناظم الاطباء). ملح : امغاد؛ شیر خورانیدن شیربچه را یا شیر خورانیدن ...
گاو نه من شیر. [ وِ ن ُه ْ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (مثل ...). رجوع به گاو شود.
به کسی مطلبی را کامل توضیح دادن
تکوک شیر غران از آثار باستانی دوره هخامنشی است. این تکوک دارای یک ظرف مخروطی شکل و یک شیر است که در حال نعره کشیدن است. ظروف مجرادار شاخی شکل با سر جا...