اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صخرة

نویسه گردانی: ṢḴR
صخرة. [ ص َ رَ ] (ع اِ) سنگ بزرگ سخت . (منتهی الارب ). سنگ بزرگ و سخت . (مهذب الاسماء). سنگ . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). سنگ بزرگ . (غیاث اللغات ). خرسنگ . تخته سنگ . گران سنگ . رضمة جلمد. لر :
چو کوشم نهم بر سر سدره پای
چو خواهم کنم در دل صخره جای .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
خوش سخره . [ خوَش ْ / خُش ْ س ُ رَ / رِ ] (ص مرکب ) مصاحب . رفیق بذله گو. (ناظم الاطباء).
صخره صماء. [ ص َ رَ / رِ ی ِ ص َم ْ ما ] (ع اِ مرکب ) صخرة صَمّاء؛ سنگ سخت رست . (منتهی الارب ). || (اِخ ) سنگی است در بیت المقدس که در هوا...
صخره گذار. [ ص َ رَ / رِ گ ُ ] (نف مرکب )سوراخ کننده ٔ صخره : صخره گذاری ، صحرانوردی ،کوه پیکری ، زمین هیکلی [ اسب ]. (سندبادنامه ص 251).
صخره محلقوت . [ ] (اِخ ) (سنگ انقسام ) قلعه ای است طبیعی که در دشت معون در جنوب شرقی حبرون واقع است (سموئل 23: 38). داود در آنجا از دست ...
سخره کردن . [ س ُ رَ / رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) استهزا کردن . مسخره کردن : بر خریدار فنون سخره و افسوس کنندوآنگهی جز که همه تنبل و افسون نخر...
سخره گرفتن . [ س ُ رَ / رِگ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) به بیگاری گرفتن : دیو دنیای جفاپیشه ترا سخره گرفت چوبهایم چه دوی از پس این دیو بهیم . ن...
به خطی و تصویری که از انسان های کهن در قاالب های کنده کاری Petroglyph و نقاشی Pictograph در غارها و کوه ها به جا مانده و اغلب حامل پیام می باشند ...
به بیگاری گرفتن ، بی مزد از کسی کار کشیدن ، در زبان عوام به اشتباه به معنای مسخره کردن استفاده می شود در حالیکه سخره کردن معنای استهزاء می دهد.
به آثار خطی و تصویری که از انسان های کهن در قاالب های کنده کاری Petroglyph و نقاشی Pictograph در غارها و کوه ها به جا مانده و اغلب حامل پیام می باشند...
صخره جبل‌طارق کوهی از جنس سنگ آهک در جبل طارق است که در جنوب اروپا قرار گرفته و بخشی از مناطق فرادریای بریتانیا است. این صخره که ۴۲۶ متر ارتفاع دارد و...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.