اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صر

نویسه گردانی: ṢR
صر. [ ص ِرر ] (ع اِ) سرمای سخت . (منتهی الارب ) (دهار) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). سرمای سخت که کشت را بسوزد. (بحر الجواهر). شخته (؟). || (ص ) ریح ٌ صر؛ باد سخت بانگ . || باد نیک سرد. (منتهی الارب ) (قطر المحیط). باد سرد. (دهار). || (اِ) مرغی است زردرنگ کوچک مثل گنجشک . (منتهی الارب ). زردوک . || (اِمص ) سختی سرما. (منتهی الارب ) (قطر المحیط).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
پی سر زدن . [ پ َ / پ ِ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) پشت گردنی زدن . قفا زدن . سیلی زدن بپشت گردن کسی . لت زدن .
اشاره به واژهء قرمساق که دو سر آن، حرف "قاف" دارد. رجوع کنید به [dehkhodaworddetail-ac7cbb04fc64444e9bf1843b547d8df9-fa.html قرمساق]
ماهانه سر. [ ن َ / ن ِ س َ ] (اِخ ) قلعه ای است به مازندران که آن قلعه در دست حکام سادات زیدیه بودو امیر تیمور آن را تسخیر و تاراج نمود. ...
گلخانه سر. [ گ ُ ن َ س َ ] (اِخ ) از ییلاقات توابع و دهات تنکابن است . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 145).
مرداب سر. [ م ُ س َ] (اِخ ) دهی است از دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان در 7هزارگزی جنوب رودسر و 5 هزارگزی شمال رحیم آباد در جلگه ...
تلاونگ سر. (ا مرکب) (زبان مازنی). نیم شب، خروس خوان، و بامداد.
چقا یا چوقا تپه ای است آتشفشانی در غرب شهرستان بروجرد. این تپه منبعی است غنی متشکل از سنگهای آتشفشانی، گیاهان کمیاب وحشی و همچنین یکی از جاهای تفریح و...
گل سرشور. [ گ ِل ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی که با آن سر شویند، لهجه است عامیانه برخلاف کلی قیاس. گلی که سر را با آن شستشو دهند. معادن آن در ...
شوریده سر. [ دَ /دِ س َ ] (ص مرکب ) بی قرار و بی ثبات و قلندر. (ناظم الاطباء). مختل العقل . (یادداشت مؤلف ). || مجذوب . عاشق . شیدا. آشفته . با...
گرلسپه سر. [ گ َ ل َ پ َ س َ ] (اِخ ) از ییلاقات سخت سر است . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 203).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.