اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عا

نویسه گردانی: ʽA
عا. (ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان بز را زجر کنند و رانند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
نبی ا. [ ن َ بی یُل ْ لاه ] (ع اِ مرکب ) پیغمبر. پیغامبر خدا. رجوع به نبی شود.
نبی ا. [ ن َ بی یُل لاه ] (اِخ ) از القاب حضرت رسول محمدبن عبداﷲ است .
نجی ا. [ ن َ جی یُل ْ لاه ] (اِخ ) لقب نوح پیغامبر است . رجوع به نوح شود.
نعمت ا. [ ن ِ م َتُل ْ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان صوفیان بخش شبسترشهرستان تبریز، در 8هزارگزی جنوب غربی شبستر در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع و...
ولی ا. [ وَ لی یُل ْ لاه ] (ع اِ مرکب ) دوست خدا.
ولی ا. [ وَ لی یُل ْ لاه ] (اِخ ) لقب علی بن ابی طالب علیه السلام . عنوانی است علی بن ابی طالب (ع ) را.
هیم ا. [ هََ مُل ْ لاه ] (ع سوگند) سوگند با خدای . قسم به خدا. (منتهی الارب (از اقرب الموارد). ایم اﷲ، به ابدال . (از اقرب الموارد). رجوع به...
یعلم ا. [ ی َ ل َ مُل ْ لاه / مُل ْ ل َه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) خدا می داند. (ناظم الاطباء). در شعر فارسی گاهی به تخفیف الف اﷲ می آورند، چنانکه...
یغفر ا. [ ی َ ف ِ رُل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) خدا بیامرزاد. (یادداشت مؤلف ).- یغفر اﷲ لی و لکم ؛ بیامرزاد خدا من و شما هر دو را. (نا...
ا اینا= از اینا. عامیانه تهرانی. از این ها.
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۲۸ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.