اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عض

نویسه گردانی: ʽḌ
عض . [ ع ُض ض ] (ع اِ) خمیر که شتر را بدان خورش دهند. (منتهی الارب ). عجین که شترآن را تعلیف کند. (از اقرب الموارد). || سپست . (منتهی الارب ). قَت ّ. (اقرب الموارد). || جو. (منتهی الارب ). شعیر. (اقرب الموارد). || گندم بی آمیغ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || خسته ٔ شکسته . (منتهی الارب ). هسته که چیزی با آن مخلوط نباشد. (از اقرب الموارد). || درخت سطبر باقی مانده در زمین . (منتهی الارب ). درخت سطبر که در زمین باقی ماند. (از اقرب الموارد). || خمیر. (منتهی الارب ). عجین . (اقرب الموارد). || هیزم خشک کلان فراهم آورده . (منتهی الارب ). چوب بزرگ که جمع شود. (از اقرب الموارد). || گیاه خشک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نوعی از علف ستور چون دانه ٔ خرما کوفته و کنجاره و جز آن . (منتهی الارب ). || عِض ّ است در معنی درخت خار خرد یا درخت طلح و... (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عِض ّ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
خارج از موضوع حرف زدن . [ رِ اَ م َ ح َ زَ دَ ] (مص مرکب ) در ضمن محاوره مطالبی گفتن که بموضوع بحث ارتباطی ندارد. پرت صحبت کردن . حرفهای...
به حالتی گفته می‌شود که کسی در تلاش برای کسب سود زیاد، ناگهان دچار خسران و ضرر شدیدتری می‌شود
در مناطق غربی کشور حلوای کم ارزشی از نظر بها می پزند که تنها برای پر کردن شکم از شر گرسنگی می خورد و بس. بنابراین اگر آدمی از شدت گرسنگی در حال مرگ...
گردن از مو باریکتر داشتن . [ گ َ دَ اَ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از عذر و کراهت نداشتن در قبول آنچه گویند. مطیع بودن . منقاد بودن : در طینت ...
اعتراض کلام قبل از اتمام . [ اِ ت ِ ض ِ ک َ ق َ اَ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )صاحب حدائق السحر آرد: این عمل را ارباب صناعت حشو نیز خوانند و...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پای کسی را از جائی بریدن . [ ی ِ ک َ اَ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) آمد و شد وی را از آنجا منقطع کردن .
بخش اعظم رابطه ایرانیان و اعراب به وجود دولت ((حیره))مربوط مى شود. ((حیره))شهرى در کرانه فرات در یک فرسخى جنوب کوفه بود. واژه ((حیره))واژه اى سریانى ب...
در سدۀ 4ق/10م امپراتوری بیزانس، میراث‌خوار فرهنگ یونان، توانست پس از چند سده عقب‌نشینی در برابر مسلمانان، نخستین‌بار برخی از نقاط مسلمان شده را به چنگ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.