اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عقاء

نویسه گردانی: ʽQAʼ
عقاء. [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عَقوة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عقوة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۸ ثانیه
حاج آقا. (اِخ ) محلّی در مشرق بستان آباد.
حاجی آقا. (اِخ ) مرکز بلوکات ثلاثه ٔ اوجان .
باغ آقا. [ غ ِ ] (اِخ ) باغی در زریسف کرمان از بناهای سیدابوالحسن بیگلربیگی . حکام کرمان خلعت دولتی را در آن باغ می پوشیدند. این باغ بعده...
قلعه آقا. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ماربین بخش سده شهرستان اصفهان ، واقع در 7 هزارگزی جنوب خاور سده و یک هزارگزی شمال راه...
قلعه آقا. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 33 هزارگزی جنوب باختری فلاورجان در مسیر راه ب...
فضول آقا. [ ف ُ ] (اِ مرکب ) در تداول عوام ، آنکه در اموری که از حق و حد او بیرون است دخالت کند. (یادداشت بخط مؤلف ). فضول . رجوع به فضول ...
قاسم آقا. [ س ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرغا بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. در 50هزارگزی باختری ایذه واقع است . سرزمین آن کوهستانی و هوای آن ...
آقا داداش. بیانی متفاوت، ولی صمیمانه تر (و گاهی محترمانه تر)، از واژۀ داداش. هنگامی که منظور از «آقا داداش» بیانی محترمانه تر از «داداش» است، «آقا داد...
خواهر گوهر شاد خاتون(بانی ساخت مسجد گوهرشاد)
خواهر گوهرشاد خاتون
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۶ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.