عیثی
نویسه گردانی:
ʽYṮY
عیثی . [ ع َ ثا ] (ع اِ) شگفت و عجب . (منتهی الارب ). کلمه ٔ تعجب است : عیثی له ؛ شگفت و عجب است ازبرای او. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ابراهیم ربعی ، مکنی به ابومحمد. وی لغوی و از اهالی یمن بود و بسال 480 هَ . ق . در «احاطة» درگذشت . او راست : نظام ال...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ابراهیم سیار،مولی قریش . محدث . رجوع به ابوعمرو (عیسی ...) شود.
عیسی . [ سا ](اِخ ) ابن ادریس بن محمدبن سلیمان حسنی طالبی ، مکنی به ابوالعیش . وی از امرای آل سلیمان بن عبداﷲ بود. در تلمسان متولد شد و شهر...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن اسحاق بن زرعةبن مرقس بغدادی ، مکنی به ابوعلی . معاصر ابن الندیم . سال تولد او در الاعلام زرکلی 371 هَ . ق . و وفاتش ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن اسماعیل الظافربن حافظ عبیدی فاطمی ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به الفائز بنصر اﷲ. از خلفای فاطمی مصر بود. وی بسال 5...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن الملک العادل محمدبن ایوب ، ملقب به شرف الدین ایوبی . سلطان شام و از ملوک دانشمند بشمار میرفت . وی بسال 576 هَ . ق...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن اوس بن عصبة، از بنی عبداﷲبن مالک ، از نزار. مکنی و مشهور به ابوالجُوَیریه ٔ عبدی . شاعری نیکوپرداز بود و مدتی در خراسا...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن جریر صفری . از امرای صفریه در سجلماسه بود و بسال 155 هَ . ق . به دست برخی از یاران خود کشته شد. (از الاعلام زرکلی ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن جعفربن منصور عباسی . از فرماندهان دولت بنی عباس و برادر زبیده و پسرعم هارون الرشید بود. وی در حدود سال 185 هَ . ق . ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن جنید شیرازی . وی پسر معین الدین ابوالقاسم جنید شیرازی مؤلف «شَدﱡالازار فی حط الاوزار عن زوار المزار» است که این ک...