عیثی
نویسه گردانی:
ʽYṮY
عیثی . (ع فعل امر) به صیغه ٔ امر، در مثل گویند: «عیثی جعار». و این مثل را در ابطال چیزی و تکذیب آن گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به جَعار شود.
واژه های همانند
۱۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمد. محدث است . رجوع به ابومحمد (عیسی ...) شود.
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی القاسم هَکّاری ، مکنی به ابومحمد و ملقب به شرف الدین . از فرماندهان و بزرگان دولت الظاهر بیبرس بود و در ا...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن ایوب ، ملقب به شرف الدین . رجوع به عیسی (ابن الملک العادل محمد...) شود.
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن عبیداﷲ حسنی حسینی ایجی ، مکنی به ابوالخیر و ملقب به قطب الدین و مشهور به صفوی (منسوب به جد مادریش صفی ال...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن عیسی حسنی طالبی هَکّاری ، مکنی به ابومحمد و ملقب به ضیاءالدین . مشاور سلطان صلاح الدین ایوبی . وی ابتدا در...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمد نوشَری ، مکنی به ابوموسی . از والیان و حاکمان شجاع و مدبر دولت بنی عباس بود. بسال 247 هَ . ق . از جانب منتصر و...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مردان کوفی . از علمای نحو بود. رجوع به ابن مردان (ابوموسی ...) شود.
عیسی . [ سا ] ۞ (اِخ ) ابن مریم . عیسی ̍ پیغامبر علیه السلام ، ملقب به روح اﷲ. از پیامبران بزرگ است . کلمه ٔ عیسی لغت عبرانی یا سریانی است ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مسعودبن منصور زواوی حمیری مالکی ، ملقب به شرف الدین . فقیه و محدث و از اهالی زَواوة در مغرب بود. بسال 664 هَ . ق ....
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مصعب بن زبیر. از شجاعان صدر اسلام بود و باپدرش به عراق رفت و بسال 71 هَ . ق . در آنجا با پدرش شهید گشت . (از الاعلا...