غاضی
نویسه گردانی:
ḠAḌY
غاضی .(ع ص ) شتری که درخت غضا خورد. || تاریک وروشن . (از اضداد). (کنزاللغة). رجوع به غاض شود.
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
قاضی زاده ٔ اردبیلی . [ دَ / دِ ی ِ اَ دَ ] (اِخ ) ظهیرالدین . از علمای نامدار اوائل قرن دهم است . وی هنگام تصرف تبریز به دست سلطان سلیم عث...
قاضی عبداﷲ اصفهانی . [ ع َ دُل ْ لا هَِ اِ ف َ ] (اِخ ) وی یکی ازبزرگانی است که در صفر سال 493 هَ . ق . به دست اتباع حسن صباح کشته شد. (...
حمیدالدین ابوبکر محمود بن عمر بن احمد المحمودی البلخی , درگذشت 559 هجری قمری .از فضلاء شعر و از دانشمندان زبان پارسی در قرن ششم است . مشهورترین آثار و...
قاضی ابن ابی لیلی . [ اِ ن ُ اَ ل َ لا ] (اِخ ) محمدبن عبدالرحمن بن یسار. رجوع به ابن ابی لیلی محمدبن عبدالرحمن شود.
قاضی ابن ابی دواد. [ اِ ن ُ اَ دُ ] (اِخ ) احمدبن ابی دواد فرج . رجوع به ابن ابی دواد قنسرینی شود.
قاضی ابن زکی الدین . [ اِ ن ُ زَ کی یُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن زکی الدین علی . رجوع به ابن زکی الدین محمد شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
قاضی زاده علاءالدین . [ دَ / دِ ع َ ئُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به قاضی زاده گرهرودی عبدالخالق شود.
قاضی عبدالعزیز کوفی . [ ع َ دُل ْ ع َ زِ ] (اِخ ) وی ازعالمان و نخستین کسی است که به سال 622 هَ . ق . قطب الدین ایبک را هنگامی که کودک ب...
قاضی رکن الدین خوئی . [ رُ نُدْ دی ن ِ خ ُ ] (اِخ ) از فقهای بزرگ شافعی قرن ششم و قاضی خوی و مردی مورخ و شاعر و ممدوح خاقانی بود، و در س...