اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرد

نویسه گردانی: GRD
گرد. [ گ ِ رَ ] (فعل مضارع ) مخفف گیرد. از مصدر گرفتن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) :
یک نیمه ٔ گیتی ستد و سیر نباشد
تا نیمه ٔ دیگر بگرد دیر نباشد.

منوچهری .


ره دین گرد هرکه دانا بود
به دهر آن گراید که کانا بود.

اسدی .


و رجوع به گرفتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
معادل ساندویچ در زبان انگلیسی
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پاناروما - تصویر 360 درجه
چمن گرد. [ چ َ م َ گ َ ] (نف مرکب ) آنکه در چمنها میگردد. (آنندراج ). گردش کننده در اطراف باغها. (ناظم الاطباء). مرادف چمن سیر. رجوع به چمن سی...
ختن گرد. [ خ ُ ت َ گ َ ] (نف مرکب ) وصف آهو است و آهوی ختن گرد آهویی است که مشک را از نافه ٔ او گیرند. کنایه از روز است : شباهنگام کآهوی خ...
روز گرد. [ گ َ ] (اِ مرکب ) آفتاب . (ناظم الاطباء) (از مجموعه ٔ مترادفات ) (از فرهنگ شعوری ). یکی از نامهای آفتاب است . (از برهان قاطع) (ازانجمن...
تل گرد. [ ت ُ گ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان همایجان است که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و 125 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
چرخ گرد. [ چ َ گ َ ] (نف مرکب ) گردنده ٔ بر چرخ فلک .آسمان گرد. فلک گرد. آسمان نورد. فلک نورد : یکی دشت پیمای برنده راغ بدیدار و رفتار زاغ و نه ...
کله گرد. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ گ ِ ] (اِخ ) دهی از بخش سراسکند است که در شهرستان تبریز واقع است و 554 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۴ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.