اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل

نویسه گردانی: GL
گل . [ گ َ ] (اِ) در تداول عامه با یکدیگر برابری توانستن ۞ .
- از گل هم برآمدن ؛ از پس هم برآمدن .
- گل هم انداختن ؛ بیکدیگربند کردن .
- گل هم کردن ؛ بیکدیگر پیوستن .
|| گریبان .یقه (در لهجه ٔ قزوینی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۱ ثانیه
گل خله . [ گ ُ ل ِ خ ُ / خ َ ل َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) غافت . (بحر الجواهر). رجوع به غافت شود.
گل ابر. [ گ ُ ل ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از تکه ٔ ابر. قطعه ٔ ابر. (آنندراج ) (بهار عجم ) (غیاث ) : چرا خرقه پوشی نزیبد به شاه گل ا...
گل آورس .[ گ ُ وِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوشک بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 52000گزی جنوب خاوری بافت و 4000گزی جنوب راه مال...
گل آویز. [ گ َ ] (نف مرکب ) دست به گریبان . دست به یقه . مرکب است از گلو و آویز. آویختن .
گل آلود. [ گ ِ ](ن مف مرکب ) تیره از خاک و لای . گل آلوده : در گریه ٔ وداع تذروان کبک لب طاووس وار پای گل آلود میبریم . خاقانی .دلم که خدمت ...
کهنه گل . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهنام وسط است که در بخش ورامین شهرستان تهران واقع است و 546 تن سکنه دارد. بقعه ٔ امام زاده یحیی در ا...
گل آخور. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 40هزارگزی باختر مرکز بخش و 20هزارگزی راه شوسه ٔ تبریز و ...
گل آخور. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیزمار باختری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 36هزارگزی باختر ورزقان و 30هزارگزی ارابه رو تبریز به ...
گل آذین . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) ۞ وضع قرار گرفتن گلها به روی ساقه و یا شاخه ها گل آذین نامیده میشود. گل آذین شامل دو دسته است : اول - گل آذین...
گل آباد. [ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ربگان بخش فهرج شهرستان بم ، واقع در 32هزارگزی جنوب خاوری فهرج و 20هزارگزی شمال راه فرعی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.