گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گل نویسه گردانی: GL گل . [ گ َ ] (اِ) در تداول عامه با یکدیگر برابری توانستن ۞ .- از گل هم برآمدن ؛ از پس هم برآمدن .- گل هم انداختن ؛ بیکدیگربند کردن .- گل هم کردن ؛ بیکدیگر پیوستن .|| گریبان .یقه (در لهجه ٔ قزوینی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه واژه معنی گل خله گل خله . [ گ ُ ل ِ خ ُ / خ َ ل َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) غافت . (بحر الجواهر). رجوع به غافت شود. گل ابر گل ابر. [ گ ُ ل ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از تکه ٔ ابر. قطعه ٔ ابر. (آنندراج ) (بهار عجم ) (غیاث ) : چرا خرقه پوشی نزیبد به شاه گل ا... گل آورس گل آورس .[ گ ُ وِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوشک بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 52000گزی جنوب خاوری بافت و 4000گزی جنوب راه مال... گل آویز گل آویز. [ گ َ ] (نف مرکب ) دست به گریبان . دست به یقه . مرکب است از گلو و آویز. آویختن . گل آلود گل آلود. [ گ ِ ](ن مف مرکب ) تیره از خاک و لای . گل آلوده : در گریه ٔ وداع تذروان کبک لب طاووس وار پای گل آلود میبریم . خاقانی .دلم که خدمت ... کهنه گل کهنه گل . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهنام وسط است که در بخش ورامین شهرستان تهران واقع است و 546 تن سکنه دارد. بقعه ٔ امام زاده یحیی در ا... گل آخور گل آخور. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 40هزارگزی باختر مرکز بخش و 20هزارگزی راه شوسه ٔ تبریز و ... گل آخور گل آخور. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیزمار باختری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 36هزارگزی باختر ورزقان و 30هزارگزی ارابه رو تبریز به ... گل آذین گل آذین . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) ۞ وضع قرار گرفتن گلها به روی ساقه و یا شاخه ها گل آذین نامیده میشود. گل آذین شامل دو دسته است : اول - گل آذین... گل آباد گل آباد. [ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ربگان بخش فهرج شهرستان بم ، واقع در 32هزارگزی جنوب خاوری فهرج و 20هزارگزی شمال راه فرعی ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ صفحه ۲۲ از ۶۴ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود