گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لوه نویسه گردانی: LWH لوه . دوکووری [ ل ُ وِ رِ ] (اِخ ) ۞ ژان باتیست . رمان نویس فرانسوی و کنوانسیونی از دسته ٔ ژیرندن ها، مولد پاریس (1760-1797 م .). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی لوح دورنگ لوح دورنگ . [ ل َ / لُو ح ِ دُ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از روز و شب . (انجمن آرا). کنایه از دنیا و روزگار است به اعتبار شب و روز. (ب... لوح دیوان لوح دیوان . [ ل َ / لُوح ِ دی ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) لوحچه که بر سر دیوان ها از طلا یا از رنگ سازند. (آنندراج ) : بس که دارد طبع ارباب سخ... لوح تعلیم لوح تعلیم . [ ل َ / لُو ح ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تخته ٔ تعلیم . (آنندراج ) : ز خط سبزه خاکش لوح تعلیم کشیده جوی آبش جدول از سیم . ج... لوح الشهادة لوح الشهادة. [ ل َ حُش ْ ش َ دَ ] (اِخ ) لوح شهادت . نام یکی از دو لوح که خدای تعالی پس از شکستن الواح عشرة به موسی فرستاد. لوح خاموشی لوح خاموشی . [ ل َ / لُو ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به معنی خاموشی است و لوح را استعاره کرده اند. (برهان ). لوح ناخوانده لوح ناخوانده . [ ل َ / لُو خوا / خا دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) که لوح نخوانده باشد. که مبادی نخستین خواندن نداند. در فرهنگ سکندرنامه مراد از لوح... استل ستون یا لوح یاد بود به عربی لوحه یا لوحه تذکاریه استل ستون یا لوح یاد بود به عربی لوحة یا لوحة تذکاریة (به انگلیسی: stele). قس عربی لوحة أو لوحة تذکاریة (بالإنجلیزیة: stele) وبالمصریة القدیمة "... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود