ماء
نویسه گردانی:
MAʼ
ماء. (ع ص ) رجل ماء؛ ای کثیر ماءالقلب . (از منتهی الارب ). مرد رقیق القلب . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
ضمیر اول شخص جمع (متکلم معالغیر)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این سه واژه عربی است و آریایی جایگزین، این است: ادیاروپ ádyârup (سنسکریت: ádhyâropa) **** فانکو آدینات 09163657861
مقایسه اشتباه دو چیز با هم ـ مقایسه دو چیز کاملا متفاوت و بی شباهت
نگارش این لغت اشتباه است ودرست آن قیاس مع الفارق به معنی مقایسه دو بدون هیچگونه اشتراک وتشابه می با شد.
الا ما شذ و ندر. [ اِل ْ لا ش َذْ ذَ وَ ن َ دَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استثنائیه ) جز آنچه کم یاب و نادر بود. جز آنچه اندک و کمیاب باشد. بندرت . ندر...
تارن مع غارونه . [ م َ ع َ ن َ ] (اِخ ) مؤلف قاموس الاعلام ترکی این نام را بجای «تارن اِ گارن » ضبط کرده است . رجوع به تارن اِ گارن شود.
ترصیع مع التجنیس . [ ت َ ع ِ م َ عَت ْ ت َ ] (ع اِ مرکب ) آن است که کلام مرصع و متجانس باشد، مثال از سعید اشرف :عالم از من شد تو تا از من شد...
غایة ما فی الباب . [ ی َ ت ُ فِل ْ ] (ع اِ مرکب ) منتهای مراتب اینکه . نهایت کلام .
سبحانی ما اعظم شأنی. پاک و منزه منم و چه بلندمرتبه جایگاهی است من دارم. از شطحیات منتسب به بایزید بسطامی.