اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موسی

نویسه گردانی: MWSY
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن اسماعیل منقری تبوذکی ، مکنی به ابوسلمة؛ او را از آن روی تبوذکی گویند که قومی از اهل تبوذک به خانه اش فرود آمدند یا بدان جهت که وی خانه ای در تبوذک خریده بود. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ابومسلمة موسی ... شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی بن سالم حجازی مقدسی صالحی ملقب به شرف الدین و مکنی به ابوالنجا، فقیه حنبلی از مردم دمشق و مفتی و...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن احمدبن یوسف بن موسی تباعی حمیری صابی معروف به موسی و صابی و مکنی به ابوعمران (577-621 هَ . ق .)فقیه شافعی یمن...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ازهربن موسی بن حریث استجی اندلسی ، مکنی به ابوعمر. (237-306 هَ . ق .). از مردم استجه ٔ اندلس و ادیب و عالم وپیشوای...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن اسرائیل کوفی (129-222 هَ . ق .) از پزشکان کوفه بود که در خدمت ابواسحاق ابراهیم بن مهدی به سر می برد. در نجوم و فل...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن العافیةبن ابی بسال بن ابی الضحاک مکناسی از مردم مکناس وبنیانگذار حکومت مکناسیه در مراکش بود که به دولت «آل ابی ا...
موسی . [سا ] (اِخ ) ابن جعفر، ملقب به امام موسی کاظم ، هفتمین امام شیعیان ؛ پدر گرامی اش ، امام جعفر صادق و نام مادرش حمیده بود. به سبب ...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن جعفربن محمد باقر کرمانشاهی الاصل حائری المنشاء و المسکن . از فقهای امامی شیعه بود و در سال 1340 هَ. ق . در حائر (حسینی...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن حسین بن اسماعیل حسینی مصری ملقب به شریف و معروف به معدل و مکنی به ابواسماعیل ، از دانشمندان قراآت بود و کتاب ...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن خالد.یکی از مترجمان و نقله ٔ کتب از فارسی به عربی بوده است . و او مانند برادر خود در خدمت داودبن عبداﷲبن حمید قحطب...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن داود ضبی ، مکنی به ابوعبداﷲ، از علمای حدیث و مردی امین و فصیح و خطیب و فاضل و اصلش از کوفه بود. در بغداد سکنی گزی...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۸ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.