اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نعم

نویسه گردانی: NʽM
نعم . [ ن ُ ] (ع اِمص ، اِ) نازکی و نرمی و نیکوئی . (از غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). || خوشی عیش . (یادداشت مؤلف ): یوم نعم ؛ یوم رغد و طرب . (المنجد).مقابل بؤس . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة) (مهذب الاسماء). گویند: یوم نعم و یوم بؤس . (اقرب الموارد). ج ، اَنعم :
بدو گفت کای زاده ٔ فیلقوس
همت بزم و رزم است و هم نعم و بوس .

فردوسی .


گهی بخت گردد چواسب شموس
به نعم اندرون زفتی آردت بوس .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۸ ثانیه
پژوهش و نگارش از sayogine@yahoo.com ایرانیان باستان برای هر روز نامی گذاشتند تا یادآوری آنها، آنان را از بدی ها بازدارد. این نام ها نخست به زبان په...
احمد اعطا با نام ادبی احمد محمود (۴ دی ۱۳۱۰ اهواز - ۱۲ مهر ۱۳۸۱ تهران) نویسندهٔ معاصر ایرانی بود. او را پیرو مکتب رئالیسم اجتماعی می‌دانند. معروفترین ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
چرا نام کوروش پادشاه هخامنشی در ادبیات فارسی نیست؟ نام و سرگذشت شاهان هخامنشی، ماد، و ایلامی در منابعی است که به خط میخی، اوستایی، ایلامی و سغدی است. ...
تارتاریا (به لاتین: Tartaria) یا تارتاری (به فرانسوی: Tartarie) یا تارتاریای بزرگ (به لاتین: Tartaria Magna)، تاتارستان[۱]، نامی عمومی بوده که اروپایی...
بازل (به آلمانی: Basel، به فرانسوی: Bâle) سومین شهر پرجمعیت کشور سوئیس است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۶ برابر با ۱۶۵٬۵۲۹ نفر و با احتساب حومه ۷۳۱٬۰۰۰...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.