اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیم

نویسه گردانی: NYM
نیم . (ع اِ) نعمت تام . (منتهی الارب ) (از متن اللغة)(از اقرب الموارد). || زندگانی آسان و خوش . (منتهی الارب ). عیش لین . زندگی راحت . (از متن اللغة). || آنکه مردم از وی آرام و اطمینان یابندو به وی انس گیرند. (منتهی الارب ) (از متن اللغة). یقال : فلان نیمی ؛ اذا کنت تأنس به و تسکن الیه . (اقرب الموارد). || درختی است که از آن قداح و کاسه سازند. (منتهی الارب ) (از متن اللغة). || جامه ٔ نرم ۞ . (منتهی الارب ) (از متن اللغة). جامه ٔ خواب . (منتهی الارب ) (از الارب ) (ازاقرب الموارد). لباس خواب . بیجامه . (از متن اللغة). || پوستین کهنه ۞ .(منتهی الارب ). پوستین درازموی و گویند پوستین کهنه . (مهذب الاسماء). الفرو الخلق . (از متن اللغة). || نورد ریگ که به وزیدن باد به هم رسد. (منتهی الارب ) (از متن اللغة). || ضجیع ۞ . هم خواب . هم بستر. (از متن اللغة). رجوع به معنی سوم همین کلمه و نیز رجوع به نیم آدمی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
نیم عمر. [ ع ُ ] (ص مرکب ) کهل . میانه سال . (زمخشری ) (یادداشت مؤلف ).
نیم غاز. (اِ مرکب ) پولی معادل یک چهارم جندک و یک دهم شاهی . رجوع به غاز شود.
نیم فصل . [ ف َ ] (ص مرکب ) لباس نیم فصل ؛ جامه ٔ بهاره و جامه ٔ پائیزه . (یادداشت مؤلف ).
نیم قبا. [ ق َ ] (اِ مرکب ) نیم تنه . (یادداشت مؤلف ) : کاندرین مهرگان فرخ پی ز او مرا نیم موی و نیم قباست .فرخی (از یادداشت مؤلف ).
نیم کره . [ک ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) نصفی از کره ٔ زمین ۞ : نیم کره ٔ شمالی . نیم کره ٔ جنوبی .- نیم کره ٔ مغز ؛ هر یک از دو قسمت چپ و راست مغز...
نیم غازی . (اِ مرکب ) رجوع به نیم غاز شود. || (ص نسبی ) کنایه از چیز بی ارزش یا به غایت کم ارزش .
نیم کاره . [ رَ / رِ ] (ص مرکب ) مزدور. (آنندراج ) (برهان قاطع). نیم کار. (آنندراج ). ظاهراً نیمه کاره به معنی آنکه با نیمه ٔ آجر کار کند. فعله ...
نیم کاری . (حامص مرکب ) مزدوری . (فرهنگ فارسی معین ) : در از لعلش به درج تنگ باری مه از رویش به شغل نیم کاری . امیرخسرو (از انجمن آرا).|| ش...
نیم کاسه . [س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) نوعی از کاسه و قدح چوبین گنبدنما. (آنندراج ). قحف . (مهذب الاسماء). نصفی . پیاله ٔ خرد را جام نام است و کلا...
نیم کافر. [ ف ِ ] (ص مرکب ) که به دین ایمان درستی ندارد. که اسلامش تمام و قلبی نیست : با خود گفتم این چنین مرداری نیم کافری [ افشین ]...
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۲۳ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.