گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وار نویسه گردانی: WʼR وار. (اِخ ) ۞ نهری است سیلابی در فرانسه که از نواحی آلپ ماریتیم ۞ سرچشمه میگیرد و پوزه تنیه را آبیاری میکند و به مدیترانه میریزد و 135 هزار گز طول دارد. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۴۹ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۶ ثانیه واژه معنی بهشتی وار بهشتی وار. [ ب ِ هَِ ] (ص مرکب ) چون بهشتی . بهشتی گونه . مانند بهشتیان : بهشتی دید در قصری نشسته بهشتی وار در بر خلق بسته .نظامی . ترتیب وار ترتیب وار. [ ت َ ] (ص مرکب ) مرتب و باترتیب . (ناظم الاطباء). تفصیل وار تفصیل وار. [ ت َ ] (ق مرکب )به تفصیل مشروحاً. مفصلا و با دقت . (ناظم الاطباء). خلیفت وار خلیفت وار. [ خ َ ف َ ] (ق مرکب ) مانند خلیفه : خلیفت وار نور صبحگاهی جهان بستد سپیدی از سیاهی .نظامی . خلیفه وار خلیفه وار. [ خ َ ف َ / ف ِ ] (ق مرکب ) مانند خلیفه . شبیه خلیفه : می بود خلیفه وار مشهوراز بی خلفی چو شمع بی نور.نظامی . دایره وار دایره وار. [ ی ِ رَ / رِ ] (ص مرکب ) مانند دایره . چون دایره . دائره وار. گردهمچون دایره . دایره کردار. برسان دایره : بگرد نقطه ٔعالم سپهر دایره... چشمه وار چشمه وار. [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) چشمه مانند. سوراخ مانند : یکی درع رخشنده ٔ چشمه دارکه در چشم نامد یکی چشمه وار. نظامی .رجوع به چش... درویش وار درویش وار. [ دَرْ ] (ص مرکب ) چون درویش . بسان درویشان . همانند درویشان . درویش گونه : یکی نصیحت درویش وار خواهم کردکه این موافق شاه زمانه... سکندر وار سکندر وار. {سِ کَ ن دَ ر}. (ص. ق. مرکب ) چون اسکندر وارونه گشت ، سکندر وارد شد . مَن آن آیینه را دیدم به دَست آرم شاخه ای اَگَر میگیرد این شتر زَمانی... یاقوت وار یاقوت وار. [ قوت ْ ] (ص مرکب ) مانند یاقوت . سرخ : یاقوت وار لاله بر برگ لاله ژاله کرده بر او حواله غواص در دریا. کسائی .بیا ساقی آن آب یاق... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۵ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود