یع
نویسه گردانی:
Yʽ
یع. [ ی َ ] (ع صوت ) کلمه ای است که بدان زجر کنند تا از گرفتن چیزی بازماند، مثل کخ در فارسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کلمه ای است که بدان کودکان را از ناپاکی و چرکینی منع می کنند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۹۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۸ ثانیه
اله گی یا. [ اِ ل ِ ] (اِخ ) ۞ نام شهری بود در نزدیک فرات (از کشور عراق کنونی ). رجوع به تاریخ ایران باستان ص 2475 شود.
شیر یا خط. [ خ َطط / خ َ ] (اِ مرکب ) قسمی بازی دونفری با پول ، و آن چنانست که یکی از دو نفر سکه ای که بر یک سو نقش شیرو بر سوی دیگر نقش د...
طاق یا جفت . [ ج ُ ] (اِ مرکب ) بازیی است . رجوع به طاق شود.
حروف یا خط. [ ح ُ خ َطط / خ َ ] (اِ مرکب ) در غلاطیان 6:11مینویسد: «ملاحظه کنید که با چه حروف جلی به شما نوشتم ». عبرانیان را اشعار مخصوص ال...
زوج یا فرد.[ زَ / زُو ف َ ] (اِ مرکب ) بمعنی جفت یا طاق و آن نام بازیی است . (آنندراج ). رجوع به جفت یا طاق شود.
نام یکی از مناطق عشایری شهرستان اندیکا
نام یکی از الهه های ایران باستان
رووت به معنای عریان و برهنه است در زبان کردی.
رووتی: عریانی، برهنگی
درّو : با فتحه ی اول، دوم مشدد و سوم ساکن ، یا دَررَو، در بدخشان، به معنای فوراً، زود، به زودی، بی درنگ.
یا ولی اللهی . [ وَ لی یُل ْ لا هی ] (ص نسبی ) در تداول عامیانه ، فرنی فروش . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
مَلَط، یا میلت، شهر مشهور ایونیای باستان، در غرب آناتولی بر ساحل دریای اژه است. ویراانههای آن در استان آیدین ترکیهٔ امروزی باقی است.
محتویات [نما...