یع
نویسه گردانی:
Yʽ
یع. [ ی َ ] (ع صوت ) کلمه ای است که بدان زجر کنند تا از گرفتن چیزی بازماند، مثل کخ در فارسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کلمه ای است که بدان کودکان را از ناپاکی و چرکینی منع می کنند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۹۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه ها تازى (اربى) هستند و سپارش مى شود بویژه در دانش حقوق از این واژه ها بهره برده شود پَتْکاریک (پهلوى: شکایت شده ، کسى یا چیزى که از او شکایت ...
زبانهای آلمانی والا یا گویشهای آلمانی والا نام مجموعهای از گونههای مختلف زبانهای آلمانی، لوکزامبورگی و ییدیش و همچنین گویشهای مختلف موجود در مرک...
مالیات گناه ( به انگلیسی: sin tax) از نوع مالیاتهای تعدیلی یا شخصی است که بر برخی کالاها و خدماتی بسته می شود که استفاده از آنها نهی شده است، مثل الکل...
زبانِ فَنلاندی (به انگلیسی: Finnish language) (به فنلاندی: suomi، تلفظ: سوئُمی) زبانی است که ۹۲ درصد فنلاندیها و اقلیتهای فنلاندی در بیرون از فنلاند...
کسیکه در بدل پول برای کسی دیگر متاع جنسی (زن، مرد، دختر یا پسر) عرضه کند (در افغانستان به آن مرده گاو گویند) کنایه از کسیست که از ناچاری، ناکسی، بی مع...
جنگ ابزار یا جنگبزار (ا. مرکب: جنگ + ابزار: آلت) : ابزارِ جنگ، اسلحه، سلاح.
[این اسم را اینجانب در نوشته ای که تعمد داشت فارسی سره باشد، به جای سلاح...
یاده[۱] یا میم اینترنت (به انگلیسی: Internet meme) یا عموما معروف به میم (Meme)، در فرهنگ اینترنتی اصطلاحی است برای توصیف موضوعات، عقیدهها، رفتارها، ...
دیوانه، بی عقل، ساده لوح، کسی که سریع فریب میخورد و بی دلیل اعتماد می کند.
عبارت تغییر شکل یافته کس خرنه.