ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) یمامی رهمی . نام یکی از فصحای عرب به روزگار قاسم انباری . او از عبیدالقاسم بن الاصبغ السلمی روایت کند. (ابن الندی...
آلوی ابوعلی . [ ی ِ اَ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آلبالو. قراصیا.
ابوعلی سیمجور. [ اَ ع َ لی ِ ] (اِخ ) محمد المظفربن ابوالحسن محمدبن ابراهیم بن سیمجور دواتی . یکی از امرای دولت سامانی . وی از دست سامانیان پ...
ابوعلی بن سینا. [ اَ ع َ لی ی ِ ن ِ ] (اِخ ) ۞ حسین بن عبداﷲبن حسن بن علی بن سینا ملقب به حجةالحق شرف الملک امام الحکماء. معروف به شیخ ا...
ابوعلی حسن بن احمد بن عبدالغفار بن محمد بن سلیمان بن آبان نحوی فارسی که به اختصار ابن درستویه خوانده میشود، از علمای بزرگ نحو و از معاصرین و مصاحبین ...
اصحاب ابوعلی جبائی . [ اَ ب ِ اَ ع َ ی ِ ج ُب ْ با ] (اِخ ) پیروان ابوعلی محمدبن عبدالوهاب جُبّائی و پسرش ابوهاشم عبدالسلام بودند و پدر و پسر...
ابوعلی محتاج یا ابوعلی چغانی بزرگترین امیر سلسله آل محتاج بود. وی در چغانیان زاده شد (ابن حوقل، ۳۹۴) و در کنار پدر رشد کرد. نخستینبار در ۳۱۷ق/۹۲۹م ا...
در افسانه های عرب آمده است که چون مردی از بنی زهره 1 عاشق میشد، راز خود را پنهان میکرد و درد عشق را آن قدر در دل نگاه میداشت که او را از پای در می...