اجازه ویرایش برای همه اعضا

کار

نویسه گردانی: KAR
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
نیم کار.(ص مرکب ) مزدور. (رشیدی ) (جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به نیم کاره و نیم کاری شود : تو صاحب کار جبرئیلی بدگوی تو نیم کار شی...
نقب کار. [ ن َ ] (ص مرکب ) که کارش نقب زنی است . که با نقب زدن به دزدی رود. نقب زن . رجوع به نقب زن شود : خطری کرده و در گنج طرب نقب ...
هفت کار. [ هََ ] (ص مرکب ) چیزی که در آن هفت رنگ بافته باشند. (انجمن آرا) (برهان ) : باز فراش چمن یعنی نسیم نوبهاربر چمن گسترد فرشی از پر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
انجام عملیات با استفاده از شعله یا حرارت مانند جوشکاری و برشکاری با گاز یا برق
بدل‌کار به شخصی گفته می‌شود که پیشه اش بدل‌کاری است و کارهای نمایشی خطرناکی را در فیلم‌ها و نماهنگ‌ها به جای هنرپیشه اصلی انجام می‌دهد.[۱] بدل‌کاری شا...
کار و گر. [ رُ گ َ ] (اِ مرکب ) کار و کر. پشت و پناه و مراد و مقصود باشد.(برهان ). و رجوع به «کار و کر» و «کام و کر» شود.
کار و کر. [ رُ ک َ ] (اِ مرکب ) در نسخه ٔ حسین وفائی به معنی مراد و تولا و پشت وپناه است . (جهانگیری ). پشت و پناه و مراد و مقصود باشد ۞ . (بر...
سر و کار. [ س َ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خواهش ، چون لفظ سر بمعنی میل و خواهش است . (غیاث ). خواهش ، چه لفظ سر بمعنی میل و خواهش است و با...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۳۶ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.