بسد
نویسه گردانی:
BSD
سنگ سپید رنگ - مهره ی تزئینی لباس های زنان بختیاری
گاهی از این مهره برای گرفتن فال (تفال) استفاده می شده
سنگ سپید رنگ و براق - (دندان های بِسِد گون)
بختیاری: خوت گلی تیات گلِن حرسات گلاوِن دنونات چی "بِسِد" و لولت عناوِن
دُدَرِ لچک ریالی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
بسد. [ ب ُ ](اِ) ۞ بمعنی بست باشد که گلزار است . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (جهانگیری ). لفظ بسد مبدل بُست بمعنی باغی که در آن گل یا...
بسد. [ ب ُ / ب ِ س س َ ] (اِ) ۞ بسذ. وسد. مرجان را گویند و آن را حجر شجری نیز خوانند. (برهان ). معرب بُسَد، مرجان . (انجمن آرا) (ذخیره ) (فرهنگ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بصد رنگ شدن . [ ب ِ ص َ رَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) متغیر شدن . بسبب خجلت و انفعال . مترادف رنگ دادن و رنگ گرفتن . (از آنندراج ) : تنها نشد از لعل ...