اجازه ویرایش برای همه اعضا

سیمکش

نویسه گردانی: SYMKŠ
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سیم کش . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) (از: سیم ، مفتول + کش ، کشنده ، جرار). (حاشیه ٔ برهان چ معین ). استاد مفتول کش اعم از آنکه مفتول طلا، نقره ،...
سیم کش . [ ک ُ] (نف مرکب ) (از: سیم ، نقره ۞ + کش ، کشنده ، قاتل ). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). کنایه از مسرف و بوالفضول . (آنندراج ). بسیار خ...
حسن سیم کش زاده .[ ح َ س َ ن ِ ک َ دَ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ خلوتی فیضی مولوی رومی واعظ (1036 - 1102 هَ . ق .). شیخ زاویه ٔ میربخاری بود. او راست ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.