فاحشه
نویسه گردانی:
FAḤŠH
فحش یعنی آشکار کردن و در اصطلاح شرعی و عرفی به زنی معتاد گفته می شود که برای دریافت پول برای تهیه مواد مخدر خود را در اختیار مردان می گذارد تا از او لذت ببرند؛ و در واقع، تن خود را برای مردان آشکار می کند. به مردی که با چنین زنی آمیزش کند، زانی گفته می
شود
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
فاحش در عربی به معنی 1 - فراتر رونده از حد و زیان آور برای مردم است. 2 - بادستر، سگ آبی. (فرهنگ عربی - فارسی لاروس). در قرآن نیز فاحشه به معنی هر کار ...
فاحشه خانه . [ ح ِ ش َ / ش ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جایی که زنان بدکار در آن زیست کنند و مردان را نزد خویش بپذیرند. جنده خانه .
فاحشه دوست . [ ح ِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) مرد زناکار. روسپی باره . (ناظم الاطباء).
فاحشه دوستی . [ ح ِ ش َ / ش ِ ] (حامص مرکب ) زناکاری . (ناظم الاطباء). تمایل به زناکاری با زنان فاحشه .
فاحشة. [ ح ِ ش َ ] (ع ص ) زن زناکار و رسوا و بدکردار. روسپی . هریوه . (ناظم الاطباء). جنده : یله کی کردی هر فاحشه را جاهل گرنه از بیم حد و ک...