فاحشه
نویسه گردانی:
FAḤŠH
فاحش در عربی به معنی 1 - فراتر رونده از حد و زیان آور برای مردم است. 2 - بادستر، سگ آبی. (فرهنگ عربی - فارسی لاروس). در قرآن نیز فاحشه به معنی هر کار بد یا زیان آور آورده شده است: وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنی إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلا [زنا نکنید که کار زشتی است و راه بدی است]. (اسرا/32) وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَیْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون. [و هرگاه کار بدی می کردند می گفتند پدران ما نیز چنین می کردند بگو خداوند به کار بد فرمان نمی دهد و...] (اعراف) 28 پس فاحشه در عربی به معنی زن روسپی نیست. همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: وارا vārā (سنسکریت) روسپی، ژغاو žagāv ، زنچه zance، راکاره rākāre، خشنی xoŝni، لچن loĉan، لفچن lafĉan، لوند lavand، جلب jalab، جاف جاف jāf-jāf ، هرزه harze، بدکاره badkāre (دری)*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
فحش یعنی آشکار کردن و در اصطلاح شرعی و عرفی به زنی معتاد گفته می شود که برای دریافت پول برای تهیه مواد مخدر خود را در اختیار مردان می گذارد تا از او ل...
فاحشه خانه . [ ح ِ ش َ / ش ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جایی که زنان بدکار در آن زیست کنند و مردان را نزد خویش بپذیرند. جنده خانه .
فاحشه دوست . [ ح ِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) مرد زناکار. روسپی باره . (ناظم الاطباء).
فاحشه دوستی . [ ح ِ ش َ / ش ِ ] (حامص مرکب ) زناکاری . (ناظم الاطباء). تمایل به زناکاری با زنان فاحشه .
فاحشة. [ ح ِ ش َ ] (ع ص ) زن زناکار و رسوا و بدکردار. روسپی . هریوه . (ناظم الاطباء). جنده : یله کی کردی هر فاحشه را جاهل گرنه از بیم حد و ک...