اجازه ویرایش برای همه اعضا

پارسا

نویسه گردانی: PARSA
ایرانی ، مقدس ، پرهیزکار
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
پارسا. (ص ) آنکه از گناهان پرهیزد و به طاعت و عبادت و قناعت عمر گذارد. پرهیزکار و دور از معاصی و ذمائم . (برهان ). در فرهنگ رشیدی آمده است ک...
پارسا. (اِخ ) یکی از بخشهای سقز کردستان بجای ابوالمؤمن . (فرهنگستان ).
فر
پارسا شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) زَهادَت . زُهد. اِحصان .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۶/۰۵/۱۵
0
1

پارسا به معنای پارسی (یا ایرانی) نیست. پارسی (که شما آن را با ایرانی مترادف گرفته اید!)، نام قومی است یعنی منسوب به قوم پارس و خود واژۀ پارس از ریشۀ پَرَسوه به معنای کناری، پهلو و سرزمین مجاور. پارسا از ریشه ای دیگر است که در پهلوی به صورت /پَهریز/ آمده
و در فارسی کنونی به صورت /پَرهیز/ درآمده و در زبان کُردی هم هنوز به صورت /پارێز/ و /پیەرێز/ استفاده می شود. پسوند /ا/ در فارسی فاعل می سازد و از این دست است: رسا (رساننده)، گویا (گوینده)، شنوا (شنونده) و الخ. بنابراین پارسا یک اسم فاعل است به معنای پرهیزکننده
یا پرهیزگار. در حالی که پارسی از پارس+ی درست شده که پسوند /ی/ صفت نسبی می سازد (و نه اسم فاعل) و بنابراین معنای آن می شود منسوب به قوم پارس. این دو کلمه یکی نیستند و یک ریشه هم ندارند.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.