اجازه ویرایش برای همه اعضا

راضی

نویسه گردانی: TḤLYF
شادی و آرامش یافته در پی دستیابی به چیزی که خواهان آن بوده است یا نیازی از وی برآورده شده است. (https://www.cnrtl.fr/definition/satisfait) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: خرسند، خشنود (دری) پارستان pārestān، ویتور vitvar (پهلوی) فرخ farrox (مانوی) دلخوش، پیخوش peyxoŝ (کردی) غوسند qusand (سغدی).***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
جمال رازی . [ ج َم ْ ما ل ِ ] (اِخ )احمدبن جعفربن نصر از محدثان است . (لباب الانساب ).
امام رازی . [ اِ ] (اِخ ) الجصاص . از ائمه ٔ بزرگ فقه حنفی و در علم فقه و زهد و ورع ، یگانه ٔ زمان خود بوده است . در سال 325 هَ . ق . به بغد...
امام رازی . [ اِ ] (اِخ ) محمدبن عمربن حسین بن حسن بن علی طبرستانی ، ملقب به فخرالدین و مکنی به ابوعبداﷲ ازدانشمندان بزرگ شافعی است . رج...
بندار رازی . [ ب ُ رِ ] (اِخ ) خواجه کمال الدین بندار از مشاهیر شعرای فضیلت شمار روزگار گذشته بود و ظهیرالدین فارابی و غیره او را تمجید و تعریف...
نصیب رازی .[ ن َ ب ِ ] (اِخ ) از شعرای قرن یازدهم است ، و به روایت نصرآبادی به هندوستان مهاجرت کرده است او راست :خوش ترنج غبغب او را به...
نظام رازی . [ ن ِ م ِ ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم است و به روایت سام میرزا «از جمله ٔ حفاظ آستانه ٔ امامزاده عبدالعظیم است و در کتیبه نویسی د...
بدرالدین قوامی رازی شاعر پارسی‌گوی ایرانی شیعی سده ششم هجری است. شعرهایش رویه دینی دارند.[۱][۲] تنها مطلبی که راجع به قوامی رازی از منابع کهن به دست م...
مهدی رازی . [ م َ ی ِ ] (اِخ ) سیدمهدی فرزند میرزا غیاث عرب نسابه ٔ طباطبائی . از شاعران قرن یازدهم است . در شیراز تحصیل کرد و سپس به اصفهان...
مسعود رازی . [ م َ دِ ] (اِخ ) از شعرای دوره ٔ غزنوی . رجوع به مسعودی رازی شود.
قاسم رازی . [ س ِ م ِ ] (اِخ ) رجوع به قاسم بن موسی شود.
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۲ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.