اجازه ویرایش برای همه اعضا

هرم

نویسه گردانی: HRM
هرم . [ هُ ] گرمی ،گرمی آتش ، گرمی آفتاب
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
اشهر حرم . [ اَ هَُ رِ ح ُ رُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اشهر حرام و شرایعالاسلام ص 52 شود.
گرمای نفس، . گرمی نفس
صید حرم . [ ص َ / ص ِ دِ ح َ رَ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) وحشی که در سرزمین حرم باشد کشتن و شکار کردن آن حرام است و اطلاق حرم بر زمین حوال...
حرم واژه ای عربی است که واژه ی پارسی سرا به آن افزوده شده است: همتای پارسی این است: ایشکده iŝkade (سغدی: iŝkate)***فانکو آدینات 09163657861
حرم آباد. [ ح َ رَ ] (اِ مرکب ) آنجا که امنیت و آسایش برقرار است . و کنایت از خانه ٔ کعبه است : خرم دلی که در حرم آباد امن عیش حق را به خو...
حرم آباد. [ ح َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر، در پنج هزارگزی باختر شهر ملایر در کنار راه جنوبی ملایر به بروجرد. جلگه و م...
حرم نشین. {حَ رَ نِ}. (ا. ص. مر.). پردگی. عزلت نشین . عابد. زاهد. مجازاً، خلوت نشین. خلوتی، کنایه از گوشه نشین و مجرد. مستوره. مخدره. محرم اسرار. ولی ...
بیت حرم .[ ب َ / ب ِ ت ِ ح َ رَ ] (اِخ ) بیت الحرام : تات ز هستی هنوز یاد بود کفر و دین بتکده را شرط نیست بیت حرم همنشین . خاقانی .چند رصدگاه ...
حرم گرفتن . [ ح َ رَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) احرام . (تاج المصادر بیهقی ).
حرم الرسول . [ ح َ رَ مُرْ رَ ] (اِخ ) مدینه ٔ منورة.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
کوروش هو
۱۳۹۷/۱۰/۰۷
0
2

واژه هُرم هرم از ستاک و کارهل هرمیدن هُرم گویش مازنی یا تهرانی یا شیرازی نیست که بل یک واژه ریشه دار پارسی است در چم و مانای گرم شدن ....تابش نور .....نیاز به بازگویی است که واژه حرمت ....نیز از همین لغت ستانده شده است گرچه با حا جیمی نوشته شود .....برای نمونه وختی یا وقتی گفته میشود به حرمت وجودت .....در چمار اینست که :به گرمای وجودت یا به گرمی وجودت.....پس حرمت واژه دگرگون شده است و رپطی به عرب ندارد کوروش هو واژه پژوهان نوین کارتیم واژه پژوهان شیراز 2577 پادمنش


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.