۲۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
خاک سفید. [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هنزا بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت . واقع در 16 هزارگزی شمال راه مالرو بافت بساردوئیه دارای 27 تن...
خاک زغال . [ ک ِ زُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به خاکه زغال شود.
خاک پرویز. [پ َرْ ] (نف مرکب ) خاکبیز. خاک الک کننده : تو خسروی و من از صدق دل نه از پی زربر آستانه ٔ قصر تو خاک پرویزم . نزاری قهستانی .رجو...
خاک بودن . [ دَ ] (مص مرکب ) خویشتن را هیچ و ناچیز پنداشتن . (آنندراج ). افتادگی کردن و متواضع بودن . (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری ) : ز ما...
خاک پتیه . [ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در75 هزارگزی جنوب باختری الیگودرز و 12 هزارگزی جنوب راه ...
خاک تاریک . [ ک ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از جسد و قالب آدمی بود. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری ). قبضه ٔ خاکی که سرشت انسانی از ...
خاک چینی . [ ک ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خاکی که برای چینی سازی بکار میرود و معادن آن اغلب در آذربایجان و بین قم و طهران یافت میشود.
خاک جنگل . [ ک ِ ج َ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خاکی که درختان جنگل در آن میرویدو بنابر نظر مهندس کریم ساعی در جنگل شناسی : «خاک جنگل ...
خاک خسپه . [ خ ُ پ َ / پ ِ ] (اِ مرکب ) پرنده ای است صحرائی که آن را به فارسی چرز و بترکی چقرق گویند. (برهان قاطع) (آنندراج ).
خاک انداز. [ اَ ] (اِ مرکب ) ظرفی است از آهن که خاک و خاشاک خانه را پس از روبیدن در آن کرده بیرون ریزند. (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری )....