اجازه ویرایش برای همه اعضا

خواک

نویسه گردانی: ḴWAK
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
خاک مرکب . [ ک ِ م ُ رَک ْ ک َ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد از موالید ثلاثه است که نباتات و جمادات و حیوانات باشد. (غیاث اللغات ).
خاک مطبق . [ ک ِ م ُ طَب ْ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از کره ٔ زمین . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) : شرم در این طارم ا...
خاک معلق . [ ک ِ م ُ ع َل ْ ل َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خاک مطبق . کره ٔ زمین . (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری ). رجوع به خاک مطبق شود.
هوس خوردن خاک، گچ و ... بیماری پیکا(Geophagy) (Pica). میل‌ شدید به خوردن‌ مواد غیر خوراکی‌ بری از ارزش‌ غذایی‌اند را گویند. این‌ عارضه‌ معمولا درً ...
خاک انداز /xāk[']andāz/ معنی ۱. وسیله‌ای بیلچه‌مانند از جنس فلز یا پلاستیک برای برداشتن خاک‌روبه، خاکستر و مانندِ آن. ۲. جایی در بالای قلعه و حصار برا...
عالم خاک . [ ل َ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )کنایه از دنیا باشد. (برهان ) (آنندراج ). || جسد آدمی . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
خاک غربت . [ ک ِ غ ُ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقابل خاک وطن . منزل مسافران . (آنندراج ) : خاک غربت نیست دامنگیر سستی بند پاست سخت این ...
خاک کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دفن کردن .در خاک چیزی را پنهان کردن . بخاک سپردن . پوشانیدن بزیر خاک . || در گور کردن . در قبر نهادن .- ام...
خاک ضعیف . [ ک ِ ض َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) بشر. (آنندراج ). انسان . آدمی : خاک ضعیف از تو توانا شده .نظامی .
خاک قرمز. [ ک ِ ق ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خاک رس . خاک رست . رجوع به خاک رس شود.
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۲۲ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.