قضا
نویسه گردانی:
QḌA
قضاوت، داوری کردن. و بباید دانست که قضا پادشاه را می باید کردن به تن خویش. (سیاستنامه، فصل ششم)
واژه های همانند
۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
جذب غذا. [ ج َ ب ِ غ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تحلیل رفتن غذا در بدن . جذب . رجوع به جذب شود.
غذا چیدن . [ غ ِ / غ َ دَ ] (مص مرکب ) چیدن غذا به طور منظم و مرتب : سفره گستردی غذای روح چیدی رنگ رنگ میهمانت اشتهاسوز است مهمانی چه سو...
غذا خوردن . [ غ ِ / غ َخوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) طعام خوردن . اغتذاء.
غذا ساختن . [ غ ِ / غ َ ت َ ](مص مرکب ) آماده کردن غذا. تهیه ٔ طعام : شد ز اقبال و ز فرت در لطافت آنچنانک زهر قاتل گر غذا سازی نیابی زو ضرر....
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: اناساک ánāsāk (سنسکریت: اناصاکه anâśaka)*** فانکو آدینات 09163657861
اعتصاب غذا. [ اِ ت ِ ب ِ غ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غذا نخوردن . امساک کردن از خوردن و آشامیدن بمنظور تهدید و ارعاب متصدیان امور برای رسی...
برنامه جهانی غذا (WFP, World Food Programme).
برنامه جهانی غذا بزرگ ترین آژانس بشر دوستانه دنیا است که در سرتاسر جهان با گرسنگی مبارزه می کند. برنام...