کیش
نویسه گردانی:
KYŠ
کیش در خلیج فارس نزدیک سواحل ایران در پنجاه میلی جنوب بندر لنگه واقع شده است طولش نه میل و پهنا چهار میل است.در سال 1941 تقریبا 1500 نفر جمعیت داشته،زراعت،ماهیگیری و صید مروارید پیشه عمدهء اهالی آنجاست.کیش بین قرون 11 و 14 میلادی کانون مهم تجارتی خلیج فارس به شمار میرفته، بعدا پیشرفت و جنبوجوش بندر هرمز سبب شکست کار این جزیره شده است.» مارکوس ناتان ادلر در ترجمه سفرنامه ممتاز بنیامین تودلائی(اسپانیائی)در حاشیه صفحهء 62 نوشته است که جزیره کیش از سال 1820 تا 1879 در دست نیروی دریائی انگلستان بود و لرد کرزن نایب السلطنه هندوستان در ژانویه 1904 ضمن مسافرت رسمی در سراسر خلیج فارس به آنجا هم رفته است.و نوشت هرگاه خواننده شرح بیشتری راجع به آن جزیره طالب باشد به مقالهء روزنامه تایمز شماره 18 ژانویه 1904 مراجعه کند».این جانب در سفر اخیر به آن دیار به کتابخانه بسیار مجهز روزنامه تایمز در عمارت جدید آن مراجعه و با همکاری بیدریغ سرپرست آرشیو روزنامه مزبور از مقالهء مفصل موردنظر فتوکپی تهیه کرده است. از ملاحظه مندرجات این مقاله روشن شد که شادروان ادلر مترجم سفرنامه ربی- بنیامین جزیره کیش را با قشم Kishm اشتباه کرده و آن دو واحد جداگانه را یکی پنداشته بود و نیز معلوم شد که عالیجناب نایب السلطنه به جزیرهء قشم رفته بود نه کیش و راجع به جزیره قشم هم خلاصه شرح 18 ژانویه 1904 روزنامهء تایمز در زیر ملاحظه میشود«این جزیره چنانکه اهالی آنجاست بدرستی مینامند«جزیره طویل»بوسیلهء تنگ باریک و سختگذری با طول شصت میل بین بندر عباس و لنگه از سرزمین ایران جدا شده است.آنجا دیر زمانی پیش هنگام مبارزه با راهزنان دریائی که مقابل آنجا در سواحل عربستان لانه داشتند پایگاه دریائی انگلستان بود.گرمای طاقتفرسا و کمیابی آب سرانجام موجب رها کردن این پایگاه شد و بطوریکه وضع صخرههای آن از دور در دریا نشان میدهد دیگر مثل دوره نثارخوس(دریادار اسکندر مقدونی)و آریانوس(تاریخنگار اسکندر)و یا حتی دوران تصرف پرتغالیها انواع محصولات و یا بطوریکه نوشتهاند ذرت و میوهجات و بخصوص انگورهای لذیذ ندارد ولی خالی از خاک حاصلخیز نیست و همین کشتزارهای محدود آذوقه اهالی قشم را که در آن موقع تقریبا 12 هزار نفر بودهاند فراهم میساخته است.
شرح بیشتر مندرجات مقاله مذکور که جنبهء سیاسی دارد دربارهء مختل و منتفي شده سفر لرد کرزن به بوشهر و بنبست سیاسی مهمی است که در قبال توقعات بیش از اندازهء مسافر مغرور و رفتار شهامتآمیز متقابل علاء الدوله والی فارس(پدر جان محمد خان)پیش آمده بود، به فرصت دیگری موکول میشود.
دربارهء جزیرهء کیش آقای وایت هوس که چند سال پیش از طرف دستگاه باستان شناسی انگلستان اکتشاف شایان توجهی در سیراف نزدیک بندر طاهری کنونی در استان فارس کرده است در شماره سال جاری نشریهء وزین مؤسسهء ایرانشناسی بریتانیا مینویسد:پس از سقوط بندر سیراف جزیرهء کیش که در 200 کیلومتری جنوب آنجا واقع است مرکز عمدهء تجارت بین المللی شد.تاریخ این جزیره چندان روشن نیست.فرمانروایان محلی در قرن یازدهم
واژه های همانند
۴۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
کیش . (اِ) دین و مذهب . (فرهنگ رشیدی ). به معنی دین و مذهب و ملت هم آمده است . (برهان ). مرادف آیین و مذهب است . (آنندراج ). ملة. (دهار) (ت...
کیش . (اِخ ) نام جزیره ای است در دریای پارس ، جواهرآلات فاخر و مروارید و قطعه و بالشهای زردوز از آنجا آرند، و هوای آن به غایت گرم باشد. (از...
کیش . (اِخ ) ۞ از شهرهای اکد بوده است . (ایران باستان ج 1 ص 113).
کیش . (اِخ ) شهری است به ماوراءالنهر نزدیک سمرقند که در این زمان او را شهر سبز خوانند. (فرهنگ اوبهی ). رجوع به کش شود.
رخ دادن وضعیتی در بازی شطرنج به معنی در معرض خطر قرار گرفتن شاه حریف که در صورت عدم توانایی شاه برای فرار یا مسدود کردن مسیر حمله منجر به مات می شود.
بی کیش . (ص مرکب ، ق مرکب ) (از: بی + کیش ) بی دین . بی ایمان . کافر. رجوع به کیش شود.
زن کیش . [ زَ ] (اِ) رجوع به همیشک و جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 276 شود.
هم کیش . [ هََ ] (ص مرکب )دو تن که پیرو یک کیش و یک مذهب باشند : که بر جندشاپور مهتر تویی هم آواز و هم کیش و همسر تویی . فردوسی .از آن کاو هم...
هوس کیش . [ هََ وَ ] (ص مرکب ) که تبعیت از خواست دل و خواهانی گذرا دارد.
کیش دره . [ دَ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ماسوله است که در بخش مرکزی شهرستان فومن واقع است و 184 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...