اجازه ویرایش برای همه اعضا

مار

نویسه گردانی: MAR
تالاب - دریاچه - استخر - هر حجمی از  آب که بر روی زمین باشد  . ریشه از زبان نیاکان آریائی(ز. ن. آ. به انگلیسی: PIE) (PIE = Proto Indo European) ماراسپند: فرشته آب. مار: رونده – گذرنده – درگذرنده مانند رود - رود و روان و ریدن و River در انگلیسی هم ریشه
با رفتن می باشند. ماربین – مارنان – ماروانان – ماربانان – ماریانان – مارچین: دهاتی که در نزدیکی زاینده رود در اصفهان واقع شده اند. مارچوبه - مار: دهاتی که در نزدیکی اردستان واقع شده اند. مارچوییه: دهی که در نزدیکی نائین واقع شده است. ماران:دهی که در نزدیکی
شهرضا واقع شده است. مارش: بتکده ای نزدیک اصفهان - مارفانان: قلعه ای نزدیک اصفهان. مارکیوا – مارچوبه – مارگیاه - مارثون - مارنه
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
مهره ٔ مار. [ م ُ رَ / رِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مهره ای است به اندازه ٔ برنجی بارنگ سپید که گویند هر ماری دو عدد از آن در درون سردا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
مار یعقوبیه . [ ی َ بی ی َ ] (اِخ ) پیروان «مار یعقوب » فرقه ای از ترسایان . و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 150 و مار یعقوب و یعقوبیه در ا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
زهر مار کردن . [ زَ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خوردن چیزی غیرمرغوب . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کلمه ٔ اهرمنی بمعنی خوردن .(یادداشت بخط مرحوم دهخد...
اندرز آذرباد مار سپندان . [ اَدَ زِ ذَ رِ پ َ ] (اِخ ) ۞ مجموعه ٔ کلمات قصار و پندهایی است بزبان پهلوی منسوب به آذرباد (موبدان موبد عهد شاپور...
معر. [ م َ ع َ ] (ع مص ) بیرون افتادن ناخن از چیزی که به آن رسیده باشد. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کم گرد...
معر. [ م َ ع ِ ] (ع ص ) ناخن افتاده به چیزی که آن را رسیده باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.