اجازه ویرایش برای همه اعضا

عصاره

نویسه گردانی: ʽṢARH
این واژه عربی است و پارسی آن، واژه ی پهلوی: آپیتَن می باشد.
همچنین در پارسی، واژه افشُره برای عصاره بکار می‌رود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
عصاره . [ ع ُ رَ / رِ ] (از ع ، اِ) عصارة. آب افشرده ٔ نباتات است ، اعم از آنکه خشک کنند یا نکنند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). به معنی عصیر است اما د...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: گوشان guŝān، افشره afŝore (دری) آپیتن āpitan (پهلوی) پاینا pāynā (اوستایی:پَئنه paena) انگو angu (مانوی)***فانکو...
عصاره کشیدن . [ ع ُ رَ / رِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) خارج کردن عصاره ٔ چیزی . فشردن بذر یا میوه ای تا آب آن خارج شود. کشیدن شیره ٔ چیزی . ...
عصاره گرفتن . [ ع ُ رَ / رِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) شیره کشیدن . عصاره کشیدن . افشردن چیزی را تا عصاره ٔ آن خارج شود.
عصاره نخل اره‌ای (به انگلیسی: Saw palmetto extract)‏ عصارهٔ میوهٔ سرینو ریپنز است و سرشار از اسیدهای چرب و فیتوسترول (به انگلیسی: Phytosterol)‏ می‌باش...
جوهر jo[w]har معنی ۱. هر نوع مادۀ رنگی که در رنگ‌رزی و تولید مواد غذایی کاربرد دارد. ۲. مایع رنگی صنعتی که در تولید نوشت‌افزار کاربرد دارد. ۳. استعداد...
عصارة. [ ع ُ رَ ] (ع اِ) عصار. (منتهی الارب ). آنچه به فشاردن بیرون آید از آب و روغن و جز آن . (غیاث اللغات ). چیزی که از فشاردن بچکد. (دها...
اساره . [ اِ رَ ] (ع مص ) رجوع به اسارة شود.
اصارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) اصارة چیزی ؛ به چیزی تغییر دادن و دگرگون کردن آن از صورتی به صورت دیگر یا از حالتی به حالت دیگر. (از اقرب الموار...
عسارة. [ ع َ رَ ](ع مص ) دشوار گردیدن . (از منتهی الارب ). ضد یسر. (ازاقرب الموارد). || تنگ و سخت گردیدن زمان . || دشوار شدن زادن بچه برا...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.