اجازه ویرایش برای همه اعضا

حمام

نویسه گردانی: ḤMAM
حمام یا گرمابه محلی است برای شستشوی تن و سر و صورت. کاشی‌های معرق، هفت رنگ و کاشی‌های خشتی، با تصویر انسانی از زیبایی‌ها و ویژگی‌های ظاهری حمام‌ها بوده است. حمام تا قبل از عصر جدید بخشی از حوزة عمومی بود، حمام‌ها کنار خیابان و همچنین کنار بازار ساخته می‌شدند.
حمام‌های عمومی به لحاظ معماری غالبا دارای در ورودی پیچ داری بودند که به رختکن منتهی می‌شد. در گوشه‌ای از رختکن محل استقرار صندوق‌دار حمام قرار داشت. این رختکن به اتاقی راه می‌یافت که آن را اتاق سرد و یا بیت اول می‌نامیدند و دارای حوض‌های آب و هوای گرمی بود که از طریق لوله‌های سفالی کار گذاشته شده در دیوار سالن (اتاق دوم) از گرمخانه می‌آمد.
این اتاق به اتاق دیگری به نام بیت الحراره و یا حجره داغ وصل می‌شد. این اتاق دارای حوضی پر از آب گرم بود و دمای آن حداکثر میزانی بود که بدن انسان توان تحمل آن را می‌توانست داشته باشد.کف این اتاق‌ها تماما از سنگ مرمر پوشیده می‌شد تا نظافت آن به آسانی صورت پذیرد.
سقف اتاق‌های حمام گنبدی شکل و دارای نور گیر‌هایی بود که به وسیله دریچه‌هایی شیشه‌ای بسته می‌شدند تا بدین ترتیب فقط نور آفتاب به داخل حمام بتابد و از ورود هوای سرد جلوگیری و حمام به صورت طبیعی روشن شود.
معمولا در ساخت حمام‌ها از آجر، سنگ و مرمر استفاده می‌کردند، زیرا این مواد به خوبی در مقابل آب مقاومت می‌کنند. در پشت حمام گرمخانه‌ای وجود داشت که آب را در دیگ‌های بزرگ مسی به جوش می‌آورد.
آب جوش و بخار از گرمخانه و از طریق شبکه‌ای از لوله‌های سفالی به قسمت‌های مختلف حمام توزیع می‌شد. این گرمخانه معمولا دارای یک در پشتی بود که از طریق آن سوخت مورد نیاز گرمخانه به آن می‌رسید.
افراد شاغل در حمام:
تونتاب: شخصی که وظیفه اش نگهداری از حمام , گرم نمودن آب و همچنین تمیز نمودن حمام بوده است را تونتاب می گفتند.
دلاک: فردی که با کیسه کشی و شستشوی افراد در حمام امرار معاش می نموده است.
مشتمالچی: شخصی که در حمام به اشخاص مشت مال می داده و جهت صدا زدن او در سربینه فرد بلند میگفه خش.
حمامی: مالک حمام خصوصی که درحمام عمومی نقش مدیریت را در حمام به عهده داشته است.
پادو: این فرد وظیفه‌اش جفت کردن کفش اشخاص و گاهی اوقات جابجایی. افرادی که در سربینه حضور داشتند. تا مشتری وارد می‌شد، پادو کفش مشتری را زیر سکو می‌گذاشت و یک لنگ خشک روی سکو پهن می‌کرد. مشتری که لخت می‌شد، پادو یک لنگ دیگر به او می داد. مشتری آن لنگ دوم را به کمر می‌بست لباس‌هایش را توی آن لنگ اول می‌پیچید و از سکو پایین می‌آمد.
وسائل استحمام در حمام‌های قدیمی:
کیسه، مشربه، لیف، تاس،شان،ه طشت، صابون، لگن، سفیدآب، آینه، کتیرا، جام حنا، سدر، جام وسمه، مورد، لنگ، حنا، چراغ پیه سوز، وسمه، سنگ پا، گل سرشور، بقچه مسند و ... .
برخی از نکات فنی و هنری حمام‌ها:
چگونگی شبکه آبرسانی به خزینه، گرمخانه، سربینه، حوض‌ها، حوضچه‌ها و فواره‌های متعدد آنها، نحوه گرم کردن هوای داخل حمام، چگونگی آب بندی مخازن آب و گرم کردن آب، ارتفاع کم و باریک و طولانی بودن راهروها، هشتی‌های میانی و سردرها، تناسبات فضایی ورودی‌ها و خروجی‌ها، ارتفاع زیاد رختکن، گود بودن حمام، بهره‌گیری از آب قنات، نگهداشتن حرارت، ضد زلزله بودن و کاهش ارتعاشات لرزشی در اثر قرارگیری در درون زمین.
در حمام‌های عمومی قدیمی، فضاها طوری پشت سر هم چیده می‌شد تا ناخودآگاه یک مسیر منطقی را طی کنی؛ بعد از سر در حمام، یک راهرو افراد را به فضای سربینه می‌برد که از نظر دما خیلی نزدیک به فضای بیرون بود. بعد یک راهرو قرار داشت که هوایش کمی گرم‌تر از سربینه بود و در آخر گرمخانه بود که از تمام فضاهای دیگر گرمتر بود.
تاریخچه حمام در ایران
ایرانیان از دیرباز به حفظ نظافت بدن و شستشوی همیشگی آن اهمیت فراوان می‌داده‌اند، خصوصاً بعد از اسلام
قبل از اسلام پیروان آیین مهر و زردشت توجه به پاکیزگی داشته و آب که مظهر پاکیزگی است از قداست فوق العاده برخوردار بوده.
کلمه پادیاوی یعنی غسل،وضو،پاک کردن و پاکیزه نگاه داشتن که واژه پاسیو هم به همین منظور است از آن زمان ریشه گرفته،پاسیو همان محل تمیزکردن و در مساجد به وضوخانه گفته می‌شده است.
این واژه در زبان فرانسه به patioتبدیل شده و دوباره به ایران بازگشته به صورت پاسیو به کار گرفته شده است.
واژه گرمابه مرکب از دو کلمه گرم و آبه به معنی مکانی است که دارای آب گرم باشد؛ مانند سردابه (ساختمان سرد)، گورابه (قبرستان یا مقبره).
حمام در تمام شهرها و روستاهای ایران در کنار مساجد به صورت زوجی (زنانه و مردانه) ساخته شده و قبل از اذان صبح باز می‌شدند.
هر حمام دارای سردخانه، گرمخانه، محل شستشوی بدن، خزینه، محل نشستن و لباس پوشیدن و..... بوده است.
حمام ها در زیرزمین ساخته می‌شده‌اند تا اولاً از سرمای زمستان محفوظ باشند و ثانیاً آب سطحی جاری در جوی‌ها بتواند در بالاترین مخزن آن جاری شود.
در قدیم سوخت حمام از خار بیابان و هیزم و فضولات حیوانات بوده. معماران ایرانی در ساختمان حمام از سنگ، آجر و ملات شن و آهک استفاده می‌کردند و پلاستر سطوح داخلی حمام از خاک رس، آهک، به همراه الیاف گیاهی به نام لوئی(لوکه) و کاه و بعضاً از مو استفاده می‌شد.
آب بندی کف خزینه نیز بوسیله قشری از خاک رس، آهک، پشم بز، پیه، موم زنبور عسل، کرباس و غیره که برای جلوگیری آب به داخل آتشدان انجام و سپس لایه ضخیمی از ساروج روی آن کشیده می‌شد.
حمام‌ها دارای دو خزینه با آب ولرم و گرم بوده که مشتریان ابتدا وارد خزینه ولرم شده و بدن خود را شستشو می‌دادند، سپس وارد خزینه گرم شده کار استحمام نهائی و غسل کردن را به انجام می‌رساندند.
در زیر خزینه حمام تون (آتشدان یا آتشخان) قرار داشته و ظرف مسی بزرگی در کف خزینه تعبیه شده و در زیر آن آتش می‌افروختند تا در اثر عمل کنونسیون رفته رفته آب خزینه در طول شب گرم شده و برای استحمام در صبحگاهان آماده شود.

گل ولای کف خزینه‌ها هر چند روز یکبار با وسیله‌ای (لجن کش)کشیده می‌شدند و همه روزه مقداری آهک در آب خزینه‌ها می‌ریختند تا آب ضدعفونی گردد.
ف حمام با تخته سنگ‌ها فرش شده بود و در زیرآن راهروهایی وجود داشته که در اصطلاح معماری به آن گربه رو می‌گویند و دود ناشی از آتش تون به همراه مقداری از گرمای اضافی در آنها جاری شده و باعث گرم شدن کف حمام می‌شد.
حمام ها فقط محل استحمام نبودند بلکه یکی از ارکان مهم یکجانشینی شهری و روستائی به شمار می‌رفته‌اند و در هر محله کنار مساجد و راسته بازارها ساخته می‌شدند. مردم هم پس از شستشوی بدن از گرمخانه خارج و در سردخانه (بینه) نشسته و به گفتگو می‌پرداختند.
آنجا محل بحث و مناظره و کسب اخبار بوده و البته کشیدن قلیان و نوشیدن چای. عادت حمامی‌های قدیم این بود که از مردم برای غسل کردن طلب پول نمی‌کردند و فراهم کردن موجبات این تطهیر را برای خود افتخار می‌دانسته و ثوابی عظیم تلقی می‌کردند.
در شهرها و روستاها حمام ها به نوبت در روز به زنان و مردان اختصاص داده می‌شد، همیشه حمامی کوچک در کنار حمامی بزرگ ساخته می‌شد که حمام کوچک قبل از اذان صبح تا طلوع آفتاب به زنان و حمام بزرگ در همین زمان به مردان اختصاص می‌یافت.
پس از برامدن افتاب حمام بزرگ از مردان خالی و تا عصر به خانم‌ها اختصاص داشته و پس از عصر مجدداً تا پاسی از شب از آن مردان بوده.
حمام در قدیم محل شستشوی بدن، محل بازکردن شوخ (کیسه کشیدن)، صابون زدن و فصد کردن(رگ زدن و حجامت)،گرفتن قولنج و مشت و مال، ازاله موهای زائد بدن، تراشیدن سر آقایان، حنا بستن و سدر گرفتن بر موهای سر و خلاصه یک نظافت جامع و کامل بوده است.
نقل است که هر حمام را بوقی بوده که حمامی سحرگاهان در آن می‌دمیده و خفتگان را از گرم بودن حمام و پذیرائی از مشتریان باخبر می‌کرده که هرچه زودتر برای استحمام و غسل مراجعه کنند و اگر تعلل نمایند آب خزینه سرد می‌شود و خورشید طلوع می‌کند، لاجرم نماز صبح قضا خواهد شد.
ندای جامه‌دار حمام هنوز در گوش قدیمی‌ها طنین انداز است: «آی همسایه ها، آی مردا، آی زنا، آی حموم رفتنی ها، بجنبید، آب یخ کرد، آفتاب زد، نماز صبح قضا شد.»

لحن اطلاع رسانی حمامی‌ها و جملاتی را که ادا می‌کردند طنزگونه و بعضاً موجب خنده و تفریح مردم شهر و روستا بود.
استاد حمامی بر سکوئی در پشت میز چوبی در کنار درب ورود و خروج حمام جای داشت. مردم پس از استحمام و پوشیدن لباس بقچه حمام را بغل کرده، مزد حمام را پرداخت و خارج می‌شدند.
استاد حمامی بعضاً صبحگاهان در سر جایش نبود و این طرف و آن طرف پرسه می‌زد و با مشتریان گفتگو می‌کرد که در این کار البته حکمتی بود. او اصراری به گرفتن پول از کسانی که برای غسل آمده بودند و گمان آن می‌رفت که بی پول باشند نداشت.
حمامی‌های قدیمی دین‌دار و متدین بر این عقیده بودند که اداره کردن حمام شغل بابرکتی است و ثواب اخروی دارد. این افراد غالباً باگذشت بودند و این شغل را در کنار کارهای دیگر انتخاب کرده بودند.
حمامی‌ها از این شغل بهره مادی چندانی به دست نمی‌آوردند. در روستاها و برخی حمام‌ها در شهرها هزینه خانوارها را یکجا پس از برداشت محصول از مرد خانواده بصورت غیرنقدی(گندم- جو- برنج و غیره) دریافت می‌کردند و در شهرهای بزرگ مزد حمام خانوار را سالیانه یا ماهیانه تحت عنوان (ماجبی یا مواجبی) می‌گرفتند.
در همه حمام ها تابلوئی در سر بنیه حمام و محلی که همه مشتریان بتوانند آن را ببینند و بخوانند نصب شده بود و آن هشداری بود که مردم از آوردن اشیاء گران قیمت به حمام خودداری کنند یا اینکه آن را تحویل استاد حمامی دهند.
اشعار زیر نمونه‌هائی از آنهاست:
هرکه دارد امانت موجود بسپارد به بنده وقت ورود
نسپارد وگر شود مفقود بنده مسئول آن نخواهم بود
سر درب حمام‌ها غالباً با کاشی تزئین و نام حمام و واقف آن در میان کاشی‌کاری جلب توجه می کرد. عموماً در کنار درب حمام‌ها لنگی را آویزان می‌کردند و همچنین بر بالای سردرب صورت می‌کشیدند در داخل حمام هم رسم تصاویر معمول بوده است.



در کنار تون حمام معمولاً پشته‌های خار و هیزم برای گرم کردن آن انباشته می‌شد و بر پشت بام آن که اصولاً کوتاه و قابل دید عابرین بود، طناب طویلی کشیده و روی آن لنگ و حوله‌های شسته در انتظار خشک شدن در آفتاب بودند که همه این علائم عابرین را متوجه وجود حمام می‌کرد.
مشتریان حمام پس از ورود به آن و بیرون آوردن لباس تقاضای لنگ می‌کردند، جامه دار لنگی به آنها می‌داد سپس داخل گرمخانه می‌شدند.
در داخل حمام پس از ورود به خزینه و شستشوی اولیه در فضای حمام می‌نشستند تا دلاک چرک بدن آنها را با کیسه‌ای که داشت بگیرد.
رسم دلاکان بر این بود که چرک قسمتهای مختلف بدن را گرفته و در جلو چشم فرد فرو می‌ریختند در حقیقت به او گوشزد می‌کردند که بدنت کثیف بوده و اینک تمیز شده است.
حمامی ها در شستشوی لنگ و حوله‌ها پس از تعطیلی حمام و تمیزکردن حمام سعی فراوان داشتند و از افراد کثیف و ژنده پوش به حمام خود جلوگیری می‌کرده‌اند.
علاوه بر شستشوی مرسوم، حمام‌ها محل حنا بستن دامادها در شب قبل از عروسی بوده که خود جشن مفصلی بوده، داماد به اتفاق دوستان و خویشان خود به حمام رفته همگی سر و دستان خود را حنا گذاشته و پس از بزن و به رقص مدت مدیدی را در حمام به نشاط می‌پرداختند.
حمامی و کارگران نیز از این مراسم بهره کافی می‌بردند، علاوه بر مزد حمام معمول مقداری نبات و شیرینی از داماد دریافت می‌کردند، همچنین در روزی که شب بعد از آن جشن عروسی بود عروس به اتفاق خویشان و آشنایان همین مراسم را در حمام‌ها اجرا می‌کردند و شاید نصف از روز حمام در قرق آنها بود.
از دیگر برنامه های مربوط به حمام‌ها می‌توان روزهای تاسوعا و عاشورا را گوشزد کرد، در شهرهایی که قمه زنی رواج داشته قمه زن‌ها صبح روز عاشورا پس از قمه زدن و خون‌آلود کردن سر خود و گردش در دسته‌های عزاداری نزدیک‌های ظهر به طور دسته جمعی وارد حمام می‌شدند که از پیش برای آنها آماده و گرم بود، با شستن سر و تن و بستن زخم سر از حمام خارج می شدند.
در همین زمینه:
آشنایی با حمام فین کاشان - اصفهان
آشنایی با حمام فین- هرمزگان
آشنایی با حمام راحت ‌آباد - تهران
آشنایی با حمام دوقلو - آذربایجان‌شرقی
آشنایی با حمام شازده - خراسان شمالی
آشنایی با حمام پامنار - تهران
آشنایی با حمام نواب - تهران

حمام نادری، بر روی پایه‌های تخریب شده غرفه‌های ضلع شمال غربی مسجد کبود گنبد شهرستان کلات نادر ساخته شده و مربوط به دوران حکومت نادر شاه افشار است.
ورودی این حمام از طرف غربی خارج مسجد کبود گنبد بوده و هدف این بوده که افراد پس از طهارت به فضای مسجد وارد شوند. این حمام دارای سرحمام، خزانه، سردخانه و گرمخانه بوده و اکنون جزئی از مجموعه مسجد کبود گنبد به حساب می‌آید. آب انبار این بنا در مجاورت ضلع شمالی مسجد قرار دارد و هدف تامین آب مورد نیاز اهالی ساکن در کبود گنبد یوده است.
این آب پس از آبشار قره‌سو و از عبور از باغ عمارت خورشید وارد این آب انبار شده و مسجد و برخی از منازل اطراف، از این آب استفاده می‌کردند.

منبع [ویرایش]
حسن امیری و وحدت شاکری. دژ خدای آفرین. چاپ ۱۳۸۵. نشر خیزران.
رده‌ها:
جای‌های کلات
حمام‌های تاریخی ایران


حمِام دیلمان در مجموعه بافت تاریخی شهر دیلمان قرار دارد. این بنای تاریخی که "حمِام میربلوک" خوانده می‌شود، پس از آن‌که به‌دست میرزا علی‌اکبر بلوک مورد مرمِت و بهره‌برداری قرار گرفت، به این نام شهرت یافت و قدمت آن بر اساس یافته‌های باستان‌شناختی، به عصر صفویه برمی‌گردد که در دوره‌های مختلف، ضمن اضافه‌نمودن الحاقات، مورد مرمِت و بازسازی قرار گرفته است.
حمِام دیلمان دارای ساختاری ساده است که متناسب با شرایط سخت آب‌ و ‌هوایی کوهستان طراحی و ساخته شده است. سه پلِه از سطح زمین به سمت پایین حمام ‌امتداد دارد که به رختکن یا سربینه منتهی می‌شود و در گذشته، حوض کوچکی جهت شست‌وشوی پا جلوی درب ورودی آن قرار داشته است. صحن مرکزی حمام، هشت ضلعی است که چهار ضلع بزرگ و چهار ضلع کوچک آن به‌صورت یک‌درمیان قرار گرفته‌اند و در یکی از اضلاع بزرگ خزینه، آب گرم و در سه ضلع دیگر، سه سکو به چشم می‌خورد. درهایی که در هریک اضلاع کوچک تعبیه شده‌اند، به گرم‌خانه، ‌سردخانه، سربینه و تنویرخانه باز می‌شود. شالوده اصلی بنا از سنگ و دیوارهای آن از آجر و ملات ‌به‌کار رفته است و نورگیرهای بالای گنبدها از جنس مرمر شفاف است.
عملیات حفاری باستان‌شناسی حمِام دیلمان طی سال جاری در دو مرحله اجرا گردید که از نتایج حاصل از آن، می‌توان به آزادسازی محوطه حمِام و تخریب آن‌ها جهت ایجاد حفاری، مشخِص‌شدن وضعیت آتشدان یا تون حمِام با ضمائم، پیداشدن ورودی حمِام در قسمت شرقی و حوض کوچک تأمین‌کننده آب خزینه و سردخانه در قسمت غربی و نیز دیوارهای جنوبی حمِام اشاره کرد. دو عدد سکه فلوس و تعداد زیادی کاشی و سفال‌های به‌دست‌آمده از این حفاری در تعیین قدمت حمِام و مشخِص‌کردن تزئینات آن نقش به‌سزایی داشتند. همچنین بررسی و مطالعه سیستم آب‌رسانی و تقسیم آب در نقاط مختلف حمِام به واسطه کشف مسیر تنبوشه‌های سفالی و مشخص‌کردن سیستم گرمایشی حمِام، از دیگر نتایج حاصل از این کاوش است که از نقطه‌نظر معماری سنتی ایران و منطقه قابل توجه و تأمِل است.
پس از انجام عملیات حفاری باستان‌شناسی حمِام دیلمان و بیرون‌آوردن آن از دل خاک، از مرداد ماه سال جاری عملیات مرمِت آغاز شد و با پایان‌یافتن عملیات مرمِت و احیای حمِام دیلمان، تبدیل این بنای تاریخی به موزه مردم‌شناسی دیلمان از دیگر اهداف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان گیلان است.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
حمام . [ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ حُمَّة. (از منتهی الارب ). رجوع به حمة شود. || قضا و قدر مرگ . (منتهی الارب ). قضای موت وقدر آن . (از اقرب الموارد...
حمام . [ ح َ ] (ع اِ) کبوتر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || هر نوع مرغ طوق دار. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مثل فاخته و قمری و مر...
حمام . [ ح َم ْ ما ] (ع اِ) گرمابه . مذکر است . (از منتهی الارب ). ج ، حمامات . (منتهی الارب ). وفارسیان به تخفیف نیز استعمال نمایند. (آنندراج ...
حمام . [ ح ُ ] (ع اِ)تب همه ستوران . (ناظم الاطباء). تب جمع ستوران . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و گویند تبی است مخصوص به اسب . (اقرب ا...
حمام . [ ح َم ْ ما ] (اِخ ) دهی از دهستان یعقوب وندپاپی بخش الوار گرم سیری شهرستان خرم آباد. تپه ماهور و گرم است . سکنه ٔ آن 100 تن .آب آن ا...
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آسنا āsnā (مانوی: āsnāy)***فانکو آدینات 09163657861
ام حمام . [ اُم ْ م ِ ح ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان اهواز با 75 تن سکنه . آب آن از چاه و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
چقا حمام . [ چ َ ح َم ْ ما ] (اِخ ) نام تپه ای است در 19 هزارگزی شمال نفت شاه ، کنار راه شوسه ٔ نفت شاه به قصرشیرین که پاسگاه مرزبانی دار...
« قبلی صفحه ۱ از ۵ ۲ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.