اجازه ویرایش برای همه اعضا

دوست

نویسه گردانی: DWST
این واژه پارسى است Dust و همتایان آن در پارسى اینهاست : یار Yar ، اَیارومند Ayaromand (پهلوى: دوست ، رفیق، همکار) ، اِرمان Erman (پهلوى: دوست، رفیق، همدل و ...) ، ادیار Adyar (پهلوى: دوست ، کمک ، معاون) ، براتک Baratak (پهلوى: بْراتَک: دوست، رفیق) ، زوشَک
Zushak (پهلوى: دوست، یار، دلآرام ) ، دُشارْم Dosharm (پهلوى: دوست ، علاقه مند ، محبوب) ، دوستدار Dustdar ، دُشیتار Doshitar (پهلوى: دوستدار ، عاشق ، متمایل) ، ساربا Sarba (پهلوى: رفیق ، دوست، صحابه) ، مهرگار Mehrgar (پهلوى: میتروکار: دوست، بامحبت، علاقه مند)
، ویکان Vikan (پهلوى: دوست، متحد، همکار) ، همبرات Hambarat (پهلوى: برادرِ هم ، دوستى که چون برادر است)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
اصطلاحی است که برای خر کردن افراد به کار می رود- ان گاه که بخواهی حس دوست داشتن و عشق جانکاه خود را پنهان کنی به این دو کلمه رو می اوری- برخی اوقات مع...
ده دوست محمدشاه گل . [ دِه ْ م ُ ح َم ْ م َ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 7هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. ...
ده دوست محمد لشکران . [ دِه ْ م ُ ح َم ْ م َ ل َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در شش هزارگزی باختری ده دوست محمد...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.